• 1398/03/03 - 22:33
  • تعداد بازدید خبر : 58
  • زمان مطالعه: 47 دقیقه

دعای جوشن کبیر

بسم الله الرحمن الرحیم


به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‏اش همیشگی است


(1) اللّهمّ انّی اسْئلک باسْمک یا اللّه یا رحْمن یا رحیم یا کریم یا مقیم یا عظیم یا قدیم یا علیم یا حلیم یا حکیم سبْحانک یا لا اله الاّ انْت الْغوْث الْغوْث خلّصْنا من النّار یا ربّ


(1)خدایا از تو خواستارم به نامت،ای خدا،ای بخشنده،ای مهربان،ای گرامی،ای پایدار،ای بزرگ،ای دیرینه‏ ای دانا،ای شکیفا،ای فرزانه،منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست،فریاد رس فریاد رس،ما را از آتش برهان‏ ای پروردگار من.


(2) یا سیّد السّادات، یا مجیب الدّعوات یا رافع الدّرجات یا ولیّ الْحسنات یا غافر الْخطیئاّت یا معْطی الْمسْئلات یا قابل التّوْبات یا سامع الاْصْوات یا عالم الْخفیّات یا دافع الْبلیّات


(2)ای سرور سروران،ای برآورنده دعاها،ای بلندی‏بخش جایگاهها،ای‏ سرچشمه نیکیها،ای درگذرنده از خطاها،ای عطابخش خواسته‏ها،ای پذیرنده توبه‏ها،ای شنونده‏ نداها،ای دانای رازها،ای دور کننده بلاها


(3) یا خیْرالْغافرین یا خیْر
الْفاتحین یا خیْر النّاصرین یا خیْر الْحاکمین یا خیْر
الرّازقین یا خیْر الْوارثین یا خیْر الْحامدین یا خیْر الذّاکرین یا خیْر الْمنْزلین یا خیْر الْمحْسنین


(3)ای بهترین آمرزگاران،ای بهترین گشایشگران‏ ای بهترین یاوران،ای بهترین داوران،ای بهترین روزی دهان،ای بهترین وارثان،ای بهترین ستایشگران‏ ای بهترین یادآوران،ای بهترین عطابخشان،ای بهترین نیکوکاران،


(4) یا منْ له الْعزّة و الْجمال
یا منْ له الْقدْرة و الْکمال یا منْ له الْملْک و
الْجلال یا منْ هو الْکبیر الْمتعال یا منْشئ السّحاب
الثّقال یا منْ هو شدید الْمحال یا منْ هو سریع
الْحساب یا منْ هو شدید الْعقاب یا منْ عنْده حسْن
الثّواب یا منْ عنْده أمّ الْکتاب


(4)ای آن‏که شکوه و زیبایی تنها از آن اوست‏ ای آن‏که توانایی و
برازندگی تنها از آن اوست،ای آن‏که فرمانروایی و شوکت تنها از آن اوست،ای
آنکه اوست بزرگ و برتر،ای‏ پدیدآورنده ابرهای پرباران،ای آن‏که نیرومند،و
پرتوان است،ای آن‏که حسابرسی چالاک است،ای آن‏که‏ کیفرش سخت و شدید است،ای
آن‏که پاداش نیک تنها نزد اوست،ای آن‏که دفرت هستی پیش روی اوست


(5) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا حنّان یا منّان یا دیّان یا برْهان یا سلْطان یا
رضْوان یا غفْران یا سبْحان یا مسْتعان یا ذا الْمنّ و الْبیان


(5) خدایا!از تو خواستارم به نامت ای پرمهر،ای بخشایشگر،ای جزادهنده،ای روشنی خرد،ای فرمانروا،ای‏ خشنودی،ای آمرزش،ای پاک،ای پشتوانه،ای صاحب نعمت و بیان


(6) یا منْ تواضع کلّ شیْ‏ءٍ لعظمته یا من اسْتسْلم کلّ شیْ‏ءٍ لقدْرته یا منْ ذلّ کلّ شیْ‏ءٍ لعزّته
یا منْ خضع کلّ شیْ‏ءٍ لهیْبته یا من انْقاد کلّ
شیْ‏ءٍ منْ خشْیته یا منْ تشقّقت الْجبال منْ مخافته
یا منْ قامت السّماوات بأمْره یا من اسْتقرّت
الْأرضون بإذْنه یا منْ یسبّح الرّعْد بحمْده یا منْ
لا یعْتدی علی أهْل ممْلکته


(6)ای آن‏که همه در برابر عظمتش فروتن،ای آن‏که همه در برابر قدرتش تسلیم،ای آن‏که همه در برابر عزّتش خوار، ای آن‏که
همه در برابر هیبتش هراسان،ای آن‏که همه از ترسش فرمانبردار،ای آن‏که
کوهها از بیمش شکافته،ای آن‏که آسمانها به امرش بر پا،ای آن‏که زمینها به
اجازه‏اش‏ بر جا،ای آن‏که رعد به ستایشش تسبیح‏گو است،ای آن‏که بر اهل
مملکتش ستم نمی‏کند


(7) یا غافر الْخطایا یا کاشف
الْبلایا یا منْتهی الرّجایا یا مجْزل الْعطایا یا
واهب الْهدایا یا رازق الْبرایا یا قاضی الْمنایا یا
سامع الشّکایا یا باعث الْبرایا یا مطْلق الْأساری


(7)ای درگذرنده‏ از خطاها،ای برطرف کننده بلاها،ای اوج امیدواریها،ای
بسیاردهنده عطاها،ای بخشنده هدایا، ای روزی‏رسان آفریده‏ها،ای برآورنده
آرزوها،ای شنوای گلایه‏ها،ای برانگیزنده بندگان،ای بندگشای دربندان


(8) یا ذا الْحمْد و الثّناء یا ذا
الْفخْر و الْبهاء یا ذا الْمجْد و السّناء یا ذا
الْعهْد و الْوفاء یا ذا الْعفْو
و الرّضاء یا ذا الْمنّ و الْعطاء یا ذا الْفصْل و
الْقضاء یا ذا الْعزّ و الْبقاء یا ذا الْجود و السّخاء
یا ذا الْآلاء و النّعْماء


(8) ای صاحب سپاس و ستایش،ای صاحب فخر
و زیبایی،ای صاحب بزرگواری و والایی،ای صاحب پیمان و وفا، ای صاحب گذشت و
رضا،ای صاحب بخشش و عطاء،ای صاحب دادرسی و داوری،ای صاحب عزّت‏ و بقا،ای
صاحب کرم و بخشش،ای صاحب عطاها و نعمتها


(9) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مانع یا دافع یا رافع یا صانع یا نافع یا سامع
یا جامع یا شافع یا واسع یا موسع


(9)خدایا از تو خواستارم به نامت‏ ای بازدارنده،ای دور کننده،ای بردارنده،ای سازنده،ای سودبخش،ای شنوا،ای گرد آوردنده،ای یاریگر،ای مهرگستر،ای‏ وسعت‏بخش


(10) یا صانع کلّ مصْنوعٍ یا خالق
کلّ مخْلوقٍ یا رازق کلّ مرْزوقٍ یا مالک کلّ ممْلوکٍ
یا کاشف کلّ مکْروبٍ یا فارج کلّ مهْمومٍ یا راحم کلّ مرْحومٍ یا ناصر کلّ مخْذولٍ یا ساتر کلّ معْیوبٍ یا ملْجأ کلّ مطْرودٍ


(10)ای سازنده هر ساخته،ای آفریننده هر آفریده،ای روزی‏بخش هر
روزی‏خوار، ای دارای هر دارایی،ای غمگسار هر غمزده،ای فرج‏بخش هر
اندوهگین،ای مهرورز بر هر مهرجو ای یاور هر بی‏یاور،ای پرده‏پوش هر
کاستی،ای پناه هر رانده.


(11) یا عدّتی عنْد شدّتی یا
رجائی عنْد مصیبتی یا مونسی عنْد وحْشتی یا صاحبی
عنْد غرْبتی یا ولیّی عنْد نعْمتی یا غیاثی عنْد کرْبتی یا دلیلی عنْد حیْرتی یا غنائی عنْد افْتقاری یا ملْجئی عنْد ضْطراری یا معینی عنْد مفْزعی


(11)ای توشه‏ام
در سختی،ای امیدم در ناگواری،ای همدم در وحشت،ای همرهم در غربت‏ ای
سرپرستم در نعمت،ای فریادرسم در گرفتاری،ای رهنمایم در سرگردانی،ای
توانگری‏ام در تنگدستی‏ ای پناهم در دماندگی،ای مددرسانم در پریشانی


(12) یا علام الْغیوب یا غفّار
الذّنوب یا ستّار الْعیوب یا کاشف الْکروب یا مقلّب
الْقلوب یا طبیب الْقلوب یا منوّر الْقلوب یا أنیس الْقلوب یا مفرّج الْهموم یا منفّس الْغموم


(12)ای دانای نهانها،ای آمرزنده‏ گناهان،ای پرده‏پوش
عیبها،ای غمگسار غمها،ای دگرگون‏ساز دلها،ای پزشک‏ قلبها،ای روشنی‏بخش
دلها،ای همدم جانها،ای گره گشای اندوهها،ای گشایشگر دلتنگیها


(13) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا جلیل یا جمیل یا وکیل یا کفیل یا دلیل یا قبیل
یا مدیل یا منیل یا مقیل یا محیل


(13)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای والا،ای زیبا،ای کارگشا،ای سرپرست،ای راهنما،ای‏ پذیرا،ای گرداننده،ای عطابخش،ای درگذرنده،ای حال گردان


(14) یا دلیل الْمتحیّرین یا
غیاث الْمسْتغیثین یا صریخ الْمسْتصْرخین یا جار
الْمسْتجیرین یا أمان الْخائفین یا عوْن الْمؤْمنین یا راحم الْمساکین یا ملْجأ الْعاصین یا غافر الْمذْنبین یا مجیب دعْوة الْمضْطرّین


(14)ای رهنمای رهجویان،ای مددرس‏ مددجویان،ای فریادرس فریادکنان،ای پناه پناهندگان،ای ایمنی‏بخش هراسندگان،ای یاور مؤمنان،ای مهرورز بر خاک نشستگان،ای پناه عصیانگران،ای آمرزنده گنهگاران،ای اجابت‏کننده دعای‏ بیچارگان.


(15) یا ذا الْجود و الْإحْسان یا
ذا الْفضْل و الامْتنان یا ذا الْأمْن و الْأمان یا ذا
الْقدْس و السّبْحان یا ذا
الْحکْمة و الْبیان یا ذا الرّحْمة و الرّضْوان یا ذا
الْحجّة و الْبرْهان یا ذا الْعظمة و السّلْطان یا ذا
الرّأْفة و الْمسْتعان یا ذا الْعفْو و الْغفْران


(15)ای صاحب جود و نیکی،ای
صاحب بخش و عطا،ای صاحب امن و امان،ای صاحب قدس و پاکی،ای صاحب حکمت و
بیان،ای صاحب رحمت و رضوان ای صاحب حجّت و برهان،ای صاحب عظمت و سلطان،ای
صاحب مهر و ای پشتیبان،ای صاحب‏ گذشت و غفران


(16)یا منْ هو ربّ کلّ شیْ‏ءٍ یا
منْ هو إله کلّ شیْ‏ءٍ یا منْ هو خالق کلّ شیْ‏ءٍ یا
منْ هو صانع کلّ شیْ‏ءٍ یا منْ هو قبْل کلّ شیْ‏ءٍ یا
منْ هو بعْد کلّ شیْ‏ءٍ یا منْ هو فوْق کلّ شیْ‏ءٍ یا
منْ هو عالمٌ بکلّ شیْ‏ءٍ یا منْ هو قادرٌ علی کلّ
شیْ‏ءٍ یا منْ هو یبْقی و یفْنی کلّ شیْ‏ءٍ


(16)ای آن‏که پروردگار همه اوست،ای آن‏که معبود همه،اوست،ای آن‏که آفریننده
همه،اوست‏ ای آن‏که سازنده همه،اوست،ای آن‏که پیش از همه بود،ای آن‏که بعد
از همه هست،ای آن‏که از هر چیز برتر است،ای آن‏که به همه‏چیز داناست،ای
آن‏که بر هر چیز توانا است،ای آن‏که او همیشگی است و همه‏چیز رفتنی است.


(17) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مؤْمن یا مهیْمن یا مکوّن یا ملقّن یا مبیّن
یا مهوّن یا ممکّن یا مزیّن یا معْلن یا مقسّم rong>


(17)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای ایمنی‏بخش،ای چیره بر همه،ای هستی‏آفرین،ای دلبر،ای‏ خردربا،ای سادگی‏بخش،ای توان‏ده،ای زینت‏بخش،ای نمایانگر،ای پخش‏کن.


(18)یا منْ هو فی ملْکه مقیمٌ یا منْ هو فی سلْطانه قدیمٌ یا منْ هو فی جلاله عظیمٌ یا منْ هو علی عباده رحیمٌ
یا منْ هو بکلّ شیْ‏ءٍ علیمٌ یا منْ هو بمنْ عصاه
حلیمٌ یا منْ هو بمنْ رجاه کریمٌ یا منْ هو فی صنْعه
حکیمٌ یا منْ هو فی حکْمته لطیفٌ یا منْ هو فی لطْفه
قدیمٌ


(18)ای آن‏که در فرمانروایی‏اش پابرجاست‏ ای آن‏که در پادشاهی‏اش دیرینه است،ای آن‏که در شکوهش بزرگ است،ای
آن‏که بر بندگانش مهربان است،ای‏ ای آن‏که به هرچیز داناست،ای آن‏که بر
نافرمانان بردبار است،ای آن‏که بر امیدواران اکرام ورزد،ای آن‏که در آفرینش
حکمت نماید،ای آن‏که در حکمتش مهر ورزد،ای آن‏که در مهرش دیرینه است.


(19) یا منْ لا یرْجی إلا فضْله یا
منْ لا یسْأل إلا عفْوه یا منْ لا ینْظر إلا برّه یا
منْ لا یخاف إلا عدْله یا منْ لا یدوم إلا ملْکه یا منْ
لا سلْطان إلا سلْطانه یا منْ وسعتْ کلّ شیْ‏ءٍ
رحْمته یا منْ سبقتْ رحْمته غضبه یا منْ أحاط
بکلّ شیْ‏ءٍ علْمه یا منْ لیْس أحدٌ مثْله


(19)ای آن‏که جز به فضلش امید نیست،ای آن‏که جز عفوش خواهش نشود،ای آن‏که جز به نیکی‏اش
چشم ندوزند،ای آن‏که جز از دادش‏ نهراسند،ای آن‏که پایدار نماند جز
فرمانروایی‏اش،ای آن‏که جز سلطنتش سلطنتی نیست،ای آن‏که رحمتش همه‏ را فرا
گرفته،ای آن‏که رحمتش بر خشمش پیشی گرفته،ای آن‏که دانشش همه را فرو
گرفته،ای آن‏ که هیچکس همانندش نیست.


(20) یا فارج الْهمّ یا کاشف
الْغمّ یا غافر الذّنْب یا قابل التّوْب یاخالق
الْخلْق یا صادق الْوعْد یا موفی الْعهْد یا عالم
السّرّ یا فالق الْحبّ یا رازق الْأنام


(20)ای گشاینده اندوه،ای برطرف کننده غم،ای آمرزنده گناه،ای پذیرنده
توبه،ای آفریننده آفریدگان،ای راست وعده،ای وفادار به پیمان،ای دانای راز
نهان،ای شکافنده دانه،ای روزی‏ دهنده بندگان.


(21)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا علیّ یا وفیّ یا غنیّ یا ملیّ یا حفیّ یا رضیّ
یا زکیّ یا بدیّ یا قویّ یا ولیّ


(21)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای والا،ای وفادار،ای توانگر،ای امان‏ده،ای پرمهر،ای‏ خشنود،ای پاک،ای نمایان،ای پرتوان،ای فیض‏بخش.


(22) یا منْ أظْهر الْجمیل یا منْ
ستر الْقبیح یا منْ لمْ یؤاخذْ بالْجریرة یا منْ لمْ
یهْتک السّتْر یا عظیم الْعفْو
یا حسن التّجاوز یا واسع الْمغْفرة یا باسط
الْیدیْن بالرّحْمة یا صاحب کلّ نجْوی یا منْتهی کلّ
شکْوی


(22)ای آن‏که زیبایی را پدیدار نمودی،ای آن‏که زشتی را پوشاندی‏ ای آن‏که بر گناه سرزنش
نکردی،ای آن‏که پرده‏دری ننمودی،ای که گذشتت بزرگ،ای که نیکو درگذری،ای‏
آمرزگانیت فراگیر،ای دستت به مهر گشوده،ای شنوای هر نجوی،ای سرانجام هر
گلایه‏


(23) یا ذا النّعْمة السّابغة یا
ذا الرّحْمة الْواسعة یا ذا الْمنّة السّابقة یا ذا
الْحکْمة الْبالغة یا ذا الْقدْرة الْکاملة یا ذا
الْحجّة الْقاطعة یا ذا الْکرامة الظّاهرة یا ذا
الْعزّة الدّائمة یا ذا الْقوّة الْمتینة یا ذا الْعظمة الْمنیعة


>(23)ای
دارای نعمت فراوان،ای دارای رحمت فراگیر،ای دارای بخشش آغازین،ای دارای
حکمت‏ رسا،ای دارای نیروی برازنده،ای دارای برهان قطعی،ای دارای کرامت
هویدا، ای دارای عزّت پایدار،ای دارای توان استوار،ای دارای عظمت بلندپایه.

(24) یا بدیع السّماوات یا جاعل
الظّلمات یا راحم الْعبرات یا مقیل الْعثرات یا
ساتر الْعوْرات یا محْیی الْأمْوات یا منْزل الْآیات یا مضعّف الْحسنات یا ماحی السّیّئات یا شدید النّقمات


(24)ای پدیدآورنده آسمانها ای برنهنده تاریکیها،ای رحم کننده اشکهای ریزان،ای درگذرنده از لغزشها،ای پوشنده زشتیها،ای‏ زندگی‏بخش مردگان،ای فرودآور آیات،ای دوچندان کن خوبیها،ای ناپدید کننده بدیها، ای سخت شکنجه.


(25)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مصوّر یا مقدّر یا مدبّر یا مطهّر یا منوّر
یا میسّر یا مبشّر یا منْذر یا مقدّم یا مؤخّر


(25)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای صورتگر،ای سنجیده‏کار،ای گرداننده،ای‏ پاک کننده،ای روشنی‏بخش،ای ساده‏ساز،ای مژده‏ده،ای بیم‏ده،ای پیش‏آور،ای پس‏آور.


(26) یا ربّ الْبیْت الْحرام یا
ربّ الشّهْر الْحرام یا ربّ الْبلد الْحرام یا ربّ
الرّکْن و الْمقام یا ربّ الْمشْعر
الْحرام یا ربّ الْمسْجد الْحرام یا ربّ الْحلّ و
الْحرام یا ربّ النّور و الظّلام یا ربّ التّحیّة و
السّلام یا ربّ الْقدْرة فی الْأنام


(26)ای پروردگار خانه‏
محترم،ای پرودگار ماه محترم،ای پرودگار شهر محترم،ای پروردگار رکن و
مقام،ای پروردگار مشعر الحرام،ای پروردگار مسجد الحرام،ای پروردگار حلال و
حرام،ای پروردگار روشنی و تاریکی، ای پروردگار تحیّت و سلام،ای پرورنده
نیرو در مردمان.


(27)یا أحْکم الْحاکمین یا أعْدل
الْعادلین یا أصْدق الصّادقین یا أطْهر الطّاهرین یا
أحْسن الْخالقین یا أسْرع
الْحاسبین یا أسْمع السّامعین یا أبْصر النّاظرین یا
أشْفع الشّافعین یا أکْرم الْأکْرمین


(27)ای داورترین داوران،ای دادگرترین‏ دادگران،ای راستگوترین راستگویان،ای پاکترین پاکان،ای بهترین آفرینندگان،ای چابکترین‏ حسابگران،ای شنواترین شنوندگان،ای بیناترین بینندگان،ای یاورترین یاوران،ای گرامی‏ترین‏ گرامیان.


(28)یا عماد منْ لا عماد له یا
سند منْ لا سند له یا ذخْر منْ لا ذخْر له یا حرْز
منْ لا حرْز له یا غیاث منْ
لا غیاث له یا فخْر منْ لا فخْر له یا عزّ منْ لا عزّ
له یا معین منْ لا معین له یا أنیس منْ لا أنیس له
یا أمان منْ لا أمان له


(28)ای تکیه‏گاه آن‏که تکیه‏گاه ندارد،ای پشتیبان آن‏که پشتیبانی ندارد،ای اندوخته آن‏که اندوخته‏ای ندارد
ای پناه آن‏که پناهی ندارد،ای فریادرس آن‏که فریادرسی ندارد،ای افتخار
آن‏که افتخاری ندارد،ای عزّت آن‏که عزّتی ندارد ای مددرسان آن‏که مددی
ندارد،ای همدم آن‏که همدمی ندارد،ای ایمنی‏بخش آن‏که ایمنی ندارد


(29) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا عاصم یا قائم یا دائم یا راحم یا سالم یا حاکم
یا عالم یا قاسم یا قابض یا باسط


(29)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای نگهدار،ای پایدار،ای پاینده،ای مهرورز،ای سلامتی‏بخش،ای داور،ای دانا،ای بخش‏کن،ای‏ بازگیر،ای فراخی‏بخش.


(30) یا عاصم من اسْتعْصمه یا
راحم من اسْترْحمه یا غافر من اسْتغْفره یا ناصر
من اسْتنْصره یا حافظ من
اسْتحْفظه یا مکْرم من اسْتکْرمه یا مرْشد من
اسْترْشده یا صریخ من اسْتصْرخه یا معین من
اسْتعانه یا مغیث من اسْتغاثه


(30)ای نگهدار آن‏که از او نگهداری جوید،ای مهربان بر آن‏که از او مهر جوید،ای آمرزنده آن‏که از او آمرزش خواهد ای
یاور آن‏که از او یاری طلبد،ای حافظ آن‏که از او حفاظت خواهد،ای اکرام
کننده آن‏که از او اکرام خواهد،ای راهنمای آن‏که از او راهنمایی جوید،ای
دادرس آن‏که از او دادرسی خواهد،ای مددیار آن‏که از او مدد جوید،ای فریادرس
آن‏که از او فریادرسی خواهد


(31)یا عزیزا لا یضام یا لطیفا لا
یرام یا قیّوما لا ینام یا دائما لا یفوت یا حیّا لا
یموت یا ملکا لا یزول یا باقیا لا یفْنی یا عالما لا یجْهل یا صمدا لا یطْعم یا قویّا لا یضْعف


(31) ای عزیزی که خوار نگردد،ای لطیفی که دست‏اندازی نشود،ای پایداری که خوا او را درنیابد،ای پاینده‏ای که فنا
نپذیرد،ای زنده‏ای که نمی‏میرد، ای پادشاهی که از بین نمی‏رود،ای همیشگی
که فانی نمی‏شود،ای دانایی که نادانی ندارد،ای بی‏نیازی که خوراک نخواهد،ای
توانایی که ناتوان نمی‏گردد


(32) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا أحد یا واحد یا شاهد یا ماجد یا حامد یا راشد
یا باعث یا وارث یا ضارّ یا نافع


خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای یکتا،ای یگانه،ای گواه،ای بزرگوار،ای ستایش‏پذیر،ای راهنما ای برانگیزنده،ای میراث‏برنده،ای زیان‏رسان،ای سودبخش


(33) یا أعْظم منْ کلّ عظیمٍ یا
أکْرم منْ کلّ کریمٍ یا أرْحم منْ کلّ رحیمٍ یا أعْلم
منْ کلّ علیمٍ یا أحْکم
منْ کلّ حکیمٍ یا أقْدم منْ کلّ قدیمٍ یا أکْبر منْ
کلّ کبیرٍ یا ألْطف منْ کلّ لطیفٍ یا أجلّ منْ کلّ
جلیلٍ یا أعزّ منْ کلّ عزیزٍ


(33)ای بزرگ‏تر از هر بزرگ،ای کریم‏تر از هر کریم، ای مهربان‏تر از هر مهربان،ای داناتر از هر دانا،ای فرزانه‏تر
از هر فرزانه،ای دیرینه از هر دیرینه، ای بزرگ‏تر از هر بزرگ،ای لطیف‏تر
از هر لطیف،ای باشکوه‏تر از هر باشکوه،ای عزیزتر از هر عزیز.


(34) یا کریم الصّفْح یا عظیم
الْمنّ یا کثیر الْخیْر یا قدیم الْفضْل یا دائم
اللّطْف یا لطیف الصّنْع یا منفّس الْکرْب یا کاشف الضّرّ یا مالک الْملْک یا قاضی الْحقّ


(34)ای گذشت کریمانه،ای نعمتت بزرگ،ای خیرت بسیار،ای فضلت دیرینه،ای
لطفت همیشگی، ای ضنعت چشم‏نواز،ای گره‏گشای گرفتاری،ای بردارنده زیان،ای
پادشاه هستی،ای داور بر حق،


(35)یا منْ هو فی عهْده وفیٌّ یا
منْ هو فی وفائه قویٌّ یا منْ هو فی قوّته علیٌّ یا
منْ هو فی علوّه قریبٌ یا منْ هو فی قرْبه لطیفٌ یا
منْ هو فی لطْفه شریفٌ یا منْ هو فی شرفه عزیزٌ یا
منْ هو فی عزّه عظیمٌ یا منْ هو فی عظمته مجیدٌ یا
منْ هو فی مجْده حمیدٌ


(35)ای آن‏که در پیمانش وفادار است،ای آن‏که در وفاداری‏اش پایدار
است،ای آن‏که در پایداری‏اش والاست،ای آن‏ که در والایی‏اش نزدیک است،ای
آن‏که در نزدیکی‏اش با نرمی است،ای آن‏که در نرمی‏اش شریف است،ای آن‏که در
شرفش با عزّت است،ای آن‏که در عزّتش بزرگ است،ای آن‏که در بزرگی‏اش شکوهمند
است،ای آن‏که در شکوهش‏ ستوده است.


(36) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا کافی یا شافی یا وافی یا معافی یا هادی یا داعی یا
قاضی یا راضی یا عالی یا باقی


(36)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای بسنده،ای درمان‏بخش،ای وفادار،ای تندرستی‏ده‏ ای راهنما،ای به نیکی خوان،ای داور،ای خشنود،ای بلندمرتبه،ای ماندگار.


(37) یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ خاضعٌ له یا
منْ کلّ شیْ‏ءٍ خاشعٌ له یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ کائنٌ له یا
منْ کلّ شیْ‏ءٍ موْجودٌ به یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ منیبٌ
إلیْه یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ خائفٌ منْه یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ
قائمٌ به یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ صائرٌ إلیْه یا منْ کلّ
شیْ‏ءٍ یسبّح بحمْده یا منْ کلّ شیْ‏ءٍ هالکٌ إلا
وجْهه


(37)ای آن‏که هرچیز برایش فروتن‏ است،ای آن‏که هر چیز از او هراسان
است،ای آن‏که هستی هرچیز از او است،ای آن‏که هرچیز به او پدیدار است،ای آن‏
که هرچیز به سوی او بازگشت کند،ای آن‏که هرچیز از او ترسان است،ای آن‏که
هرچیز به او بر پاست،ای آن‏که هر چیز به سوی او دگرگون می‏شود،ای آن‏که هر
چیز به ستایش او تسبیه‏گو است،ای آن‏که هرچیز جز جلوه‏اش نابود است


(38) یا منْ لامفرّ إلا إلیْه یا
منْ لا مفْزع إلا إلیْه یا منْ لا مقْصد إلا إلیْه یا
منْ لا منْجی منْه إلا إلیْه یا منْ لا یرْغب إلا إلیْه
یا منْ لا حوْل و لا قوّة إلا به یا منْ لا یسْتعان إلا
به یا منْ لا یتوکّل إلا علیْه یا منْ لا یرْجی إلا هو
یا منْ لا یعْبد إلا هو


(38) ای آن‏که گریزگاهی نیست جز به بارگاهش،ای آن‏که پناهی جز به درگاهش
نیست،ای آن‏که مقصدی جز به سوی او نیست،ای آن‏که از خشمش‏ رهای نیست جز به
مهرش،ای آن‏که جز به سوی او میلی نیست،ای آن‏که جنبش و نیرویی نیست جز به
او،ای آن‏که جز از او مدد نجویند،ای آن‏که جز بر او توکلّ نشود،ای آن‏که جز
به او امیدی نیست،ای آن‏که جز او پرستیده نشود.


(39) یا خیْر الْمرْهوبین یا خیْر
الْمرْغوبین یا خیْر الْمطْلوبین یا خیْر الْمسْئولین
یا خیْر الْمقْصودین یا خیْر
الْمذْکورین یا خیْر الْمشْکورین یا خیْر الْمحْبوبین
یا خیْر الْمدْعوّین یا خیْر الْمسْتأْنسین


(39) ای بهترین هراس‏انگیزان،ای بهترین شوق‏آفرینان،ای بهترین جویاشدگان،ای بهترین پاسخ دهان،ای بهترین قصه‏شدگان‏ ای بهترین یادشدگان،ای بهترین ستودگان،ای بهترین دلبران،ای بهترین خواندگان،ای بهترین‏ همدمان.


(40) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا غافر یا ساتر یا قادر یا قاهر یا فاطر یا کاسر
یا جابر یا ذاکر یا ناظر یا ناصر


(40)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای آمرزگار،ای پرده‏پوش،ای توانا،ای چیره،ای آفریننده‏ ای شکننده،ای شکسته‏بند،ای یادآور،ای بینا،ای یاور.


(41) یا منْ خلق فسوّی یا منْ
قدّر فهدی یا منْ یکْشف الْبلْوی یا منْ یسْمع
النّجْوی یا منْ ینْقذ الْغرْقی یا
منْ ینْجی الْهلْکی یا منْ یشْفی الْمرْضی یا منْ أضْحک
و أبْکی یا منْ أمات و أحْیا یا منْ خلق الزّوْجیْن
الذّکر و الْأنْثی


(41)ای آن‏که آفرید پس متناسب نمود،ای آن‏که اندازه نهاد پس رهنمون شد ای آن‏که بلا را برگیرد،ای آن‏که زمزمه نهان
را بشنود،ای آن‏که غرق‏شدگان را برهاند،ای آن‏که از نابودی رهایی بخشد،ای
آن‏که بیماران را شفا دهد. ای آن‏که خنداند و گریاند،ای آن‏که میراند و
زنده کند،ای آن‏که دوگونه مرد و زن آفرید.


(42) یا منْ فی الْبرّ و الْبحْر
سبیله یا منْ فی الْآفاق آیاته یا منْ فی الْآیات
برْهانه یا منْ فی الْممات قدْرته یا منْ فی الْقبور
عبْرته یا منْ فی الْقیامة ملْکه یا منْ فی الْحساب
هیْبته یا منْ فی الْمیزان قضاؤه یا منْ فی الْجنّة
ثوابه یا منْ فی النّار عقابه


(42) ای آن‏که در خشکی و دریا راه اوست،ای آن‏که در کرانه‏های هستی
نشانه‏های اوست،ای آن‏که در نشانه‏هایش برهان روشن اوست،ای آن‏که‏ در مرگ
آفریدگان قدرت‏نمایی اوست،ای آن‏که در قبرها پندآموزی اوست،ای آن‏که در
رستاخیز فرمانروایی بی‏حدّ اوست،ای آن‏که در حسابرسی‏ اعمال شکوه اوست،ای
آن‏که در سنجش کردارها داوری اوست،ای آن‏که د ربهشت پاداش اوست،ای آن‏که در
دوزخ کیفر اوست


(43) یا منْ
إلیْه یهْرب الْخائفون یا منْ إلیْه یفْزع
الْمذْنبون یا منْ إلیْه یقْصد الْمنیبون یا منْ
إلیْه یرْغب الزّاهدون یا منْ إلیْه یلْجأ
الْمتحیّرون یا منْ به یسْتأْنس الْمریدون یا منْ به
یفْتخر الْمحبّون یا منْ فی عفْوه یطْمع الْخاطئون
یا منْ إلیْه یسْکن الْموقنون یا منْ علیْه یتوکّل
الْمتوکّلون


(43)ای آن‏که هراسندگان به درگاه او گریزند،ای آن‏که گنهکاران به سوی او
پناه برند،ای آن‏که پشیمانان آهنگ‏ او کنند،ای آن‏که پارسایان به او میل
نمایند،ای آن‏که سرگشتگان به او پناه برند،ای آن‏که ارادتمندان به‏ او انس
گیرند،ای آن‏که شیفتگان به او افتخار کنند،ای آن‏که خطاکاران در عفوش طمع
ورزند،ای آن‏که یقین‏یافتگان‏ به سوی او آرام گیرند،ای آن‏که توکّل‏کنندگان
بر او توکّل کنند.


(44) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا حبیب یا طبیب یا قریب یا رقیب یا حسیب یا مهیب [مهیب‏] یا مثیب یا مجیب یا خبیر یا بصیر


(44)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای دوست‏داشتنی،ای‏ شفابخش،ای
نزدیک،ای دیده‏بان،ای حسابرس،ای هراس‏انگیز،ای پاداش‏ده،ای اجابت کننده،ای
آگاه‏ ای بینا.


(45) یا أقْرب منْ
کلّ قریبٍ یا أحبّ منْ کلّ حبیبٍ یا أبْصر منْ کلّ
بصیرٍ یا أخْبر منْ کلّ خبیرٍ یا أشْرف منْ کلّ شریفٍ
یا أرْفع منْ کلّ رفیعٍ یا أقْوی منْ کلّ قویٍّ یا
أغْنی منْ کلّ غنیٍّ یا أجْود منْ کلّ جوادٍ یا أرْأف
منْ کلّ رءوفٍ


(45)ای نزدیک‏تر از هر نزدیک،ای محبوب‏تر از هر محبوب،ای بیناتر از هر
بینا،ای آگاه‏تر از هر آگاه،ای شریف‏تر از هر شریف،ای برتر از هر بلند،ای
تواناتر از هر توانا،ای توانگرتر از هر توانگر،ای بخشنده‏تر از هر
بخشنده،ای مهربان‏تر از هر مهربان‏


(46) یا غالبا غیْر مغْلوبٍ یا صانعا غیْر مصْنوعٍ یا خالقا غیْر
مخْلوقٍ یا مالکا غیْر ممْلوکٍ یا قاهرا غیْر مقْهورٍ یا
رافعا غیْر مرْفوعٍ یا حافظا غیْر محْفوظٍ یا ناصرا
غیْر منْصورٍ یا شاهدا غیْر غائبٍ یا قریبا غیْر
بعیدٍ


(46)ای چیره شکست‏ناپذیر،ای سازنده ناساخته،ای آفریننه ناآفریده،ای مالک
ما مملوک،ای چیره چیره‏گی‏ناپذیر،ای بلندی‏بخش بلندی‏ناپذیر،ای نگهدار
بی‏نگهدار،ای یاری کننده‏ یاری نشده،ای گواه همیشه حاضر،ای نزدیک
دوری‏ناپذیر


(47) یا
نور النّور یا منوّر النّور یا خالق النّور یا
مدبّر النّور یا مقدّر النّور یا نور کلّ نورٍ یا
نورا قبْل کلّ نورٍ یا نورا بعْد کلّ نورٍ یا نورا فوْق
کلّ نورٍ یا نورا لیْس کمثْله نورٌ


(47)ای روشنی نور،ای
روشنی‏بخش نور ای آفریننده نور،ای گرداننده نور،ای به اندازه‏ساز نور،ای
روشنی هر نور،ای روشنایی پیش از هر نور،ای‏ روشنایی پس از هر نور،ای
روشنایی بر فراز هر نور،ای نوری که همانندش نوری نیست


(48)یا
منْ عطاؤه شریفٌ یا منْ فعْله لطیفٌ یا منْ لطْفه
مقیمٌ یا منْ إحْسانه قدیمٌ یا منْ قوْله حقٌّ یا منْ
وعْده صدْقٌ یا منْ عفْوه فضْلٌ یا منْ عذابه عدْلٌ یا
منْ ذکْره حلْوٌ یا منْ فضْله عمیمٌ


(48)ای آن‏که عطایش چشمگیر است،ای آن‏که کارش چشم‏نواز است،ای آن‏که
نوازشش پایدار است،ای آن‏که نیکی‏اش دیرینه است،ای آن‏که سخنش حق است‏ ای
آن‏که وعده‏اش راست است،ای آن‏که گذشتش فراتر از شایستگی است،ای آن‏که
کیفرش داد است،ای آن‏که یادش شیرین است،ای آن‏ که عطایش همگانی است.


(49)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا
مسهّل یا مفصّل یا مبدّل یا مذلّل یا منزّل یا
منوّل یا مفْضل یا مجْزل یا ممْهل یا مجْمل


(49)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای آسان‏ساز،ای جدایی‏بخش،ای
دگرگون‏ساز،ای‏ هموار کن،ای فرودآور،ای عطابخش،ای فزون‏ده،ای بسیاربخش،ای
امان‏ده،ای زیبایی‏آفرین


(50) یا منْ یری و لا یری یا منْ یخْلق و لا یخْلق یا منْ یهْدی و لا یهْدی یا
منْ یحْیی و لا یحْیی یا منْ یسْأل و لا یسْأل یا منْ
یطْعم و لا یطْعم یا منْ یجیر و لا یجار علیْه یا منْ
یقْضی و لا یقْضی علیْه
یا منْ یحْکم و لا یحْکم علیْه یا منْ لمْ یلدْ و لمْ یولدْ و لمْ یکنْ له کفوا أحدٌ


(50)ای آن‏که بینده‏ و دیده نشود،ای آن‏که بیافرینده و آفریده نشود،ای
آن‏که راهنمایی کند و راهنمایی نشود،ای آن‏که زنده کند و زنده‏اش نکنند،ای‏
آن‏که پرسد و پرسیده نشود،ای آن‏که خوراند و خوراک نخواهد،ای آن‏که پناهد
دهد و پناه نجوید،ای آن‏که داوری‏ کند و بر او داوری نشود،ای آن‏که فرمان
دهد و فرمانش ندهند،ای آن‏که نزاده،و زاده نشده،و برای او همتایی نبوده‏
است.


(51) یا
نعْم الْحسیب یا نعْم الطّبیب یا نعْم الرّقیب یا
نعْم الْقریب یا نعْم الْمجیب یا نعْم الْحبیب یا نعْم
الْکفیل یا نعْم الْوکیل یا نعْم الْموْلی یا نعْم
النّصیر


(51)ای که چه خوش حسابگری،ای که چه خوش طبیبی،ای که چه خوش همراهی،ای که
چه خوش نزدیکی،ای که چه خوش پاسخ‏دهی، ای که چه خوش دلبری،ای که چه خوش
سرپناهی،ای که چه خوش کارگشایی،ای که چه خوش مولایی،ای که چه خوش یاوری


(52)یا سرور الْعارفین یا
منی الْمحبّین یا أنیس الْمریدین یا حبیب
التّوّابین یا رازق الْمقلّین یا رجاء الْمذْنبین یا
قرّة عیْن الْعابدین یا منفّس عن الْمکْروبین یا
مفرّج عن الْمغْمومین یا
إله الْأوّلین و الْآخرین


(52)ای شادی‏ عارفان،ای آرزوی شیفتگان،ای همدم مریدان،ای محبوب
توبه‏کاران،ای روزی‏دهنده بی‏چیزان،ای‏ امید گنهکاران،ای نور چشم
عبادت‏کنندگان،ای گشاینده اندوه دلگیران،ای غمگسار غمزدگان، ای معبود
گذشتگان و آیندگان.


(53) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا ربّنا یا إلهنا یا سیّدنا یا موْلانا یا ناصرنا یا حافظنا یا دلیلنا یا معیننا یا حبیبنا یا طبیبنا


(53)خدایا!من از تو درخواست می‏کنم به نامت ای پروردگار ما،ای معبود
ما،ای سرور ما ای مولای ما،ای یاور ما،ای نگهدار ما،ای راهنمای ما،ای
مددرسان ما،ای محبوب ما،ای طبیب ما،


(54) یا ربّ النّبیّین و الْأبْرار
یا ربّ الصّدّیقین و الْأخْیار یا ربّ الْجنّة و
النّار یا ربّ الصّغار و الْکبار یا ربّ الْحبوب و
الثّمار یا ربّ الْأنْهار و الْأشْجار یا ربّ الصّحاری
و الْقفار یا ربّ الْبراری و الْبحار یا ربّ اللّیْل و النّهار یا ربّ الْأعْلان و الْأسْرار


(54)ای پروردگار پیامبران و نیکان،ای پروردگار صدّیقان و خوبان،ای
پروردگار بهشت و دوزخ،ای پروردگار خردسالان‏ و بزرگسالان،ای پروردگار
دانه‏ها و میوه‏ها،ای پروردگار نهرها و درختان،ای پروردگار دشتها و
بیشه‏ها،ای پروردگار خشیکیها و دریاها،ای پروردگار شب و روز،ای پروردگار
آشکارها و نهانها


(55) یا منْ نفذ فی کلّ شیْ‏ءٍ
أمْره یا منْ لحق بکلّ شیْ‏ءٍ علْمه یا منْ بلغتْ
إلی کلّ شیْ‏ءٍ قدْرته یا منْ لا تحْصی الْعباد نعمه
یا منْ لا تبْلغ الْخلائق شکْره یا منْ لا تدْرک
الْأفْهام جلاله یا منْ لا تنال الْأوْهام کنْهه یا من
الْعظمة و الْکبْریاء رداؤه یا منْ لا تردّ الْعباد
قضاءه یا منْ لا ملْک إلا ملْکه یا منْ لا عطاء إلا
عطاؤه


(55)ای آن‏که فرمانش در هرچیز نفوذ یافته،ای آن‏که دانشش به هر چیز
رسیده،ای آن‏که قدرتش هر چیز را دربر گرفته،ای آن‏که بندگان از شمردن
نعمتهایش ناتوانند،ای آن‏که آفریدگان به سپاسش نرسند،ای آن‏که فهمها
بزرگی‏اش را درنیابند،ای آن‏که پندارها به ژرفای هستی‏اش نرسند،ای آن‏که
بزرگی و بزرگ‏منشی‏پوشش اوست،ای‏ که بندگان توان برگرداندن حکمش را
ندارند،ای آن‏که فرمانروایی جز فرمانروایی او نیست،ای آن‏که عطایی جز عطای
او نیست


(56) یا منْ له الْمثل الْأعْلی یا
منْ له الصّفات الْعلْیا یا منْ له الْآخرة و الْأولی
یا منْ له الْجنّة الْمأْوی یا منْ له الْآیات الْکبْری
یا منْ له الْأسْماء الْحسْنی یا منْ له الْحکْم و
الْقضاء یا منْ له الْهواء و الْفضاء یا منْ له
الْعرْش و الثّری یا منْ له السّماوات الْعلی


(56) ای آن‏که نمونه اعلی از آن اوست،ای آن‏که صفات برتر برای اوست،ای
آن‏که سرانجام و سرآغاز از آن اوست،ای آن‏ که بهشت آسایش از آن اوست،ای
آن‏که نشانه‏های بزرگ‏تر از آن اوست،ای آن‏که نامهای نیکوتر از آن اوست،ای
آن‏ که فرمان و داوری از آن اوست،ای آن هوا و فضا از آن اوست،ای آن‏که عرش و
فرش از آن اوست،ای آن‏که‏ آسمانهای برافراشته از آن اوست.


(57) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا عفوّ یا غفور یا صبور یا شکور یا رءوف یا عطوف یا مسْئول یا ودود یا سبّوح یا قدّوس


(57)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای درگذرنده،ای آمرزنده،ای شکیبا،ای‏
ستایش‏پذیر،ای مهربان،ای مهرورز،ای خواسته،ای دوست،ای پاک،ای منزّه.


(58) یا
منْ فی السّماء عظمته یا منْ فی الْأرْض آیاته یا منْ
فی کلّ شیْ‏ءٍ دلائله یا منْ فی الْبحار عجائبه یا
منْ فی الْجبال خزائنه یا منْ

یبْدأ الْخلْق ثمّ یعیده یا منْ إلیْه یرْجع الْأمْر
کلّه یا منْ أظْهر فی کلّ شیْ‏ءٍ لطْفه یا منْ أحْسن
کلّ شیْ‏ءٍ خلقه یا منْ تصرّف فی الْخلائق قدْرته


(58) ای آن‏که بزرگی‏اش در آسمان است،ای آن‏که نشانه‏هایش در زمین
است،ای آن‏که دلایلش در هرچیز است،ای آن‏که شگفتیهایش در دریاست،ای آن‏که
گنیجنه‏هایش در کوههاست،ای آن‏که آفرینش را آغاز کند سپس بازش گرداند،ای
آن‏که مه امور به‏ به سوی او بازگردد،ای آن‏که لطفش را در هر چیز نمایان
ساخته،ای آن‏که آفرینش هر چیز را نیکو پرداخته،ای آن‏که توانش‏ در آفریدگان
کارگر افتاده است.


(59) یا
حبیب منْ لا حبیب له یا طبیب منْ لا طبیب له یا
مجیب منْ لا مجیب له یا شفیق منْ لا شفیق له یا
رفیق منْ لا رفیق له یا مغیث منْ لا مغیث له یا
دلیل منْ لا دلیل له یا أنیس منْ لا أنیس له یا
راحم منْ لا راحم له یا صاحب منْ لا صاحب له


(59)ای دوست آن‏که دوستی ندارد،ای پزشک آن‏که پزشکی ندارد،ای‏ پاسخگوی
آن‏که پاسخگویی ندارد،ای یار مهربان آن‏که مهربانی ندارد،ای همراه
بی‏همرهان،ای فریادرس آن‏که‏ فریادرسی ندارد،ای رهنمای آن‏که رهنمایی
ندارد،ای همدم آن‏که همدمی ندارد،ای رحم‏کننده آن‏که رحم‏کننده‏ای ندارد ای
همنشینی آن‏که همنشینی ندارد


(60) یا
کافی من اسْتکْفاه یا هادی من اسْتهْداه یا کالی
من اسْتکْلاه یا راعی من اسْترْعاه یا شافی من
اسْتشْفاه یا قاضی من اسْتقْضاه یا مغْنی من
اسْتغْناه یا موفی من اسْتوْفاه یا مقوّی من
اسْتقْواه یا ولیّ من اسْتوْلاه


(60)ای کفایت کننده هرکه از او کفایت خواهد،ای راهنمای هرکه از او
راهنمایی جوید، ای نگاهبان هرکه از او نگاهبانی خواهد،ای رعایت کننده هرکه
از او رعایت خواهد،ای شفادهنده هرکه از او شفا طلبد،ای داور هرکه از او
داوری خواهد،ای بی‏نیاز کننده هرکه از او بی‏نیازی جوید،ای وفادار به هر که
از او وفا جوید،ای نیروبخش هرکه از او نیرو خواهد،ای سرپرست‏ هرکه از او
سرپرستی خواهد.


(61) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا خالق یا رازق یا ناطق یا صادق یا فالق یا فارق یا فاتق یا راتق یا سابق [فائق‏] یا سامق


(61)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای آفریننده،ای روزی‏دهنده،ای گویا،ای
راستگو ای شکافنده،ای جدا کننده،ای گشاینده،ای پیونددهنده،ای پیشی
گیرنده،ای بلند جایگاه.


(62) یا منْ یقلّب اللّیْل و النّهار یا منْ جعل الظّلمات و
الْأنْوار یا منْ خلق الظّلّ و الْحرور یا منْ سخّر
الشّمْس و الْقمر یا منْ قدّر الْخیْر و الشّرّ یا منْ
خلق الْموْت و الْحیاة یا منْ له الْخلْق و الْأمْر یا منْ لمْ یتّخذْ صاحبةً و لا ولدا یا منْ لیْس له شریکٌ فی الْملْک یا منْ لمْ یکنْ له ولیٌّ من الذّلّ


(62)ای آن‏که شب و روز را دگرگون سازد،ای آن‏که تاریکیها و روشنایی‏ها
را قرار داد،ای آن‏که سایه خنک و گرما را آفرید،ای آن‏که خورشید و ماه‏ را
مسّخر ساخت،ای آن‏که خیر و شر را مقدّر نمود،ای آن‏که مرگ و زندگی را
آفرید،ای آن‏که خلق و امر از آن اوست، ای آن‏که همسر و فرزندی نگرفت،ای
آن‏که در فرمانروای یشریکی برایش نیست،ای آن‏که از روی خواری سرپرستی
نخواهد.


(63) یا
منْ یعْلم مراد الْمریدین یا منْ یعْلم ضمیر
الصّامتین یا منْ یسْمع أنین الْواهنین یا منْ یری
بکاء الْخائفین یا منْ یمْلک حوائج السّائلین یا منْ
یقْبل عذْر التّائبین یا منْ لا یصْلح عمل
الْمفْسدین یا منْ لا یضیع أجْر الْمحْسنین یا منْ لا
یبْعد عنْ قلوب الْعارفین یا أجْود الْأجْودین


(63)ای آن‏که خواهش خواهشمندان را می‏داند،ای آن‏که از نهاد خاموشان
آگاه است،ای آن‏که ناله‏ درماندگان را می‏شنود،ای آن‏که گریه هراسیدگان را
می‏بیند،ای آن‏که نیازهای نیازمندان به دست اوست،ای آن بهانه‏ توبه‏کاران
را می‏پذیرد،ای آن‏که عمل تبهکاران را صلاح نبخشد،ای آن‏که پاداش نیکوکاران
را تباه نکند،ای آن‏که از دل عارفان دور نباشد ای بخشنده‏ترین بخشندگان.


(64) یا دائم الْبقاء یا سامع الدّعاء یا واسع الْعطاء یا غافر الْخطاء یا بدیع السّماء یا حسن الْبلاء یا جمیل الثّناء یا قدیم السّناء یا کثیر الْوفاء یا شریف الْجزاء


(64)ای همیشه ماندگار،ای شنونده دعا، ای گسترده عطا،ای آمرزنده خطا،ای
پدید آورنده آسمان،ای نیک آزمون،ای نیکو ستایش،ای‏ دیرینه بر فراز،ای بسیار
وفادار،ای شریف پاداش.


(65) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا ستّار یا غفّار یا قهّار یا جبّار یا صبّار یا بارّ یا مخْتار یا فتّاح یا نفّاح یا مرْتاح


(65)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای پرده‏پوش‏ ای آمرزگار،ای چیره،ای
جاهمند،ای بس شکیبا،ای نیک‏بخش،ای برگزیده،ای گشاینده،ای روح‏بخش،ای
راحتی‏بخش


(66) یا
منْ خلقنی و سوّانی یا منْ رزقنی و ربّانی یا منْ
أطْعمنی و سقانی یا منْ قرّبنی و أدْنانی یا منْ
عصمنی و کفانی یا منْ حفظنی و کلانی یا منْ أعزّنی
و أغْنانی یا منْ وفّقنی و هدانی یا منْ آنسنی و
آوانی یا منْ أماتنی و أحْیانی


(66) ای آن‏که مرا آفرید و بیاراست،ای آن‏که مرا روزی داد و پرورید،ای
آن‏که به من خورانید و نوشانید،ای آن‏که مرا نزدیک نمود و به کنار خویش
برد،ای آن‏که مرا نگاه داشت و کفایت نمود،ای آن‏که مرا حفظ کرد و حمایت
نمود،ای آن‏که به من عزّت بخشید و بی‏نیازم ساخت،ای‏ آن‏که توفیقم داد و
راهنمایی کرد،ای آن‏که همدمم شد و جایم داد،ای آن‏که مرا بمیراند و زنده
کند.


(67) یا
منْ یحقّ الْحقّ بکلماته یا منْ یقْبل التّوْبة عنْ
عباده یا منْ یحول بیْن الْمرْء و قلْبه یا منْ لا
تنْفع الشّفاعة إلا بإذْنه یا منْ هو أعْلم بمنْ
ضلّ عنْ سبیله یا منْ لا معقّب لحکْمه یا منْ لا رادّ
لقضائه یا من انْقاد کلّ شیْ‏ءٍ لأمْره یا من
السّماوات مطْویّاتٌ بیمینه یا منْ یرْسل الرّیاح
بشْرا بیْن یدیْ
رحْمته
(67)ای
آن‏که حق را با کلماتش‏ استوار و برجا کند،ای آن‏که توبه را از بندگانش
بپذیرد،ای آن‏که میان انسان و دلش قرار گیرد،ای آن‏که شفاعت جز با اجازه‏اش
سود نبخشد،ای آن‏که به گمراه‏شدگان راهش داناتر است،ای آن‏که حکمش دگرگونی
نپذیرد،ای‏ آن‏که رأیش را بازگرداننده‏ای نیست،ای آن‏که هرچیز فرمانش را
گردن نهد،ای آن‏که آسمانها به دست قدرتش پیچیده گشته،ای آن‏که بادها را
مژده‏دهنده رحمتش فرستد
. (68) یا منْ
جعل الْأرْض مهادا یا منْ جعل الْجبال أوْتادا یا منْ
جعل الشّمْس سراجا یا منْ جعل الْقمر نورا یا منْ جعل اللّیْل لباسا یا منْ جعل النّهار معاشا یا منْ جعل النّوْم سباتا یا منْ جعل السّماء بناءً یا منْ جعل الْأشْیاء أزْواجا یا منْ جعل النّار مرْصادا


(68)ای آن‏که زمین را بستر زندگی قرار داد،ای آن‏که کوهها را میخهای‏
زمین نهاد،ای آن‏که خورشدی را چراغ جهانش کرد،ای آن‏که ماه را تابان
ساخت،ای آن‏که شب را جامه آرامش گرداند،ای‏ آن‏که روز را مایه روزی قرار
داد،ای آن‏که خواب را وسیله آرامش ساخت،ای آن‏که آسمان را بنا نهاد،ای
آن‏که از هر چیز گونه‏های مختلف قرار داد،ای آن‏که آتش را کمینگاه قرار
داد.


(69) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا سمیع یا شفیع یا رفیع یا منیع یا سریع یا بدیع یا کبیر یا قدیر یا خبیر [منیر] یا مجیر


(69)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای شنوا، ای همیار،ای بلندپایه،ای
فرازمند،ای شبتابنده،ای نوآفرین،ای بزرگ،ای توانا،ای آگاه،ای پناه‏ده


(70) یا
حیّا قبْل کلّ حیٍّ یا حیّا بعْد کلّ حیٍّ یا حیّ الّذی
لیْس کمثْله حیٌّ یا حیّ الّذی لا یشارکه حیٌّ یا
حیّ الّذی لا یحْتاج إلی حیٍّ یا حیّ الّذی یمیت کلّ
حیٍّ یا حیّ الّذی یرْزق کلّ حیٍّ یا حیّا لمْ یرث
الْحیاة منْ حیٍّ یا حیّ الّذی یحْیی الْموْتی یا حیّ یا
قیّوم لا تأْخذه سنةٌ و لا نوْمٌ


(70) ای زنده پیش از هر زنده،ای زنده پس از هر زنده،ای زنده‏ای که مانند
او زنده‏ای نیست،ای زنده‏ای که هیچ‏ زنده‏ای شریک او نیست،ای زنده‏ای که
به زنده‏ای نیاز ندارد،ای زنده‏ای که همه زندگان را می‏میراند،ای زنده‏ای‏
که به زنده‏ها روزی می‏دهد،ای زنده‏ای که زندگی را از زنده‏ای دیگر به ارث
نبرده،ای زنده‏ای که مردگان را زنده می‏کند،ای زنده‏ ای به خود پاینده‏ای
که او را چرت و خواب درنگیرد.


(71) یا
منْ له ذکْرٌ لا ینْسی یا منْ له نورٌ لا یطْفی یا منْ
له نعمٌ لا تعدّ یا منْ له ملْکٌ لا یزول یا منْ له
ثناءٌ لا یحْصی یا منْ

له جلالٌ لا یکیّف یا منْ له کمالٌ لا یدْرک یا منْ
له قضاءٌ لا یردّ یا منْ له صفاتٌ لا تبدّل یا منْ له
نعوتٌ لا تغیّر


(71)ای آن‏که یادی دارد فراموش‏نشدنی،ای آن‏که نوری دارد
خاموش‏نشدنی،ای‏ آن‏که عطایایی بخشیده ناشمردنی،ای آن فرمانروایی‏اش
بی‏زوال است،ای آن‏که ستایشش بی‏آمار است،ای آن‏که شکوهش چگونگی‏ نپذیرد،ای
آن‏که کمالی دارد درک ناشدنی،ای آن‏که داوری‏اش بازگشت ناپذیر است،ای
آن‏که صفاتی دارد دگرگون‏پاپذیر ای آن‏که جلوه‏هایی دارد غیر قابل تغییر.


(72) یا
ربّ الْعالمین یا مالک یوْم الدّین یا غایة
الطّالبین یا ظهْر اللاجین یا مدْرک الْهاربین یا منْ
یحبّ الصّابرین یا منْ یحبّ التّوّابین یا منْ یحبّ
الْمتطهّرین یا منْ یحبّ الْمحْسنین یا منْ هو أعْلم
بالْمهْتدین


(72)ای پروردگار جهانیان،ای مالک روز جزا،ای مقصود جویندگان‏ ای پشت و
پناه پناهندگان،ای دریابنده فراریان،ای آن‏که شکیبایان را دوست دارد،ای
آن‏که توبه‏کنندگان را دوست دارد ای آن‏که پاکیزگان را دوست دارد،ای آن‏که
نیکوکاران را دوست دارد،ای آن‏که اوست داناتر به راه‏یافتگان


(73) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا شفیق یا رفیق یا حفیظ یا محیط یا مقیت یا مغیث یا معزّ یا مذلّ یا مبْدئ یا معید


(73)خدایا!از تو خواستارم‏ به نامت ای مهربان،ای همراه،ای نگهدار،ای
فراگیر،ای روزی‏بخش،ای فریادرس،ای عزّت‏بخش،ای خوارکن،ای آغازگر، ای
برگرداننده.


(74) یا منْ هو أحدٌ بلا ضدٍّ یا
منْ هو فرْدٌ بلا ندٍّ یا منْ هو صمدٌ بلا عیْبٍ یا منْ
هو وتْرٌ بلا کیْفٍ یا منْ هو قاضٍ بلا حیْفٍ یا منْ هو
ربٌّ بلا وزیرٍ یا منْ هو عزیزٌ بلا ذلٍّ یا منْ هو
غنیٌّ بلا فقْرٍ یا منْ هو ملکٌ بلا عزْلٍ یا منْ هو
موْصوفٌ بلا شبیهٍ


(74)ای آن‏که یکتاست و ضدّ ندارد،ای آن‏که یگانه است و بی‏مانند،ای
آن‏که بی‏نیاز و کاستی است، ای آن‏که بی‏همتای بودن و چگونگی است،ای آن‏که
داوری دادگر است،ای آن‏که پروردگاری بی‏وزیر است،ای آن‏که‏ عزّتمندی
بی‏خواری است،ای آن‏که توانگری بی‏نیاز است،ای آن‏که پادشاهی عزل‏ناپذیر
است،ای آن‏که اوصافش‏ بی‏مانند است.


(75) یا
منْ ذکْره شرفٌ للذّاکرین یا منْ شکْره فوْزٌ
للشّاکرین یا منْ حمْده عزٌّ للْحامدین یا منْ طاعته
نجاةٌ للْمطیعین یا منْ بابه مفْتوحٌ للطّالبین یا
منْ سبیله واضحٌ للْمنیبین یا منْ آیاته برْهانٌ
للنّاظرین یا منْ کتابه تذْکرةٌ للْمتّقین یا منْ
رزْقه عمومٌ للطّائعین و الْعاصین یا منْ رحْمته
قریبٌ من الْمحْسنین


(75)ای آن‏که ذکرش برای ذاکران شرف است،ای آن‏که شکرش برای شاکران
رستگاری است،ای آن‏که ستایشش‏ برای ستایشگران عزّت است،ای آن‏که طاعتش برای
مطعیان مایه نجات است،ای آن‏که درگاهش گشوده است به روی جویندگان،ای آن‏
که راهش برای توبه‏کاران هموار است،ای آن‏که نشانه‏هایش برای بینندگان لیل
قاطع است،ای آن‏که کتابش برای پرواپیشگان مایه پند و یادآوری‏ است،ای آن‏که
روزی‏اش همه مطیعان و گنهکاران را فراگیرد،ای آن‏که رحمتش به نیکوکاران
نزدیک است.


(76) یا
منْ تبارک اسْمه یا منْ تعالی جدّه یا منْ لا إله
غیْره یا منْ جلّ ثناؤه یا منْ تقدّستْ أسْماؤه یا
منْ یدوم بقاؤه یا من الْعظمة بهاؤه یا من
الْکبْریاء رداؤه یا منْ لا تحْصی آلاؤه یا منْ لا تعدّ
نعْماؤه


(76) ای آن‏که نامش خجسته است،ای آن‏که عنایتش بس بلند است،ای آن‏که
معبودی جز او نیست،ای آن‏که ستایشش والا است،ای آن‏که نامهایش‏ مقدس است،ای
آن‏که هستی‏اش پایدار است،ای آن‏که بزرگی جلوه زیبایی اوست،ای آن‏که
بزرگمنشی پوشش اوست،ای آن‏که عطاهایش در شمار نیاید،ای آن‏که نعمتهایش
شمرده نشود.


(77) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا معین یا أمین یا مبین یا متین یا مکین یا رشید یا حمید یا مجید یا شدید یا شهید


(77)خدایا!از تو می‏خواهم به نامت ای مددرسان،ای امین،ای آشکار ای
استوار،ای ارجمند،ای راهنما،ای ستوده،ای بزرگوار،ای سختگیر(گنهکاران)،ای
گواه.


(78) یا ذا الْعرْش الْمجید یا ذا الْقوْل السّدید یا ذا الْفعْل الرّشید یا ذا الْبطْش الشّدید یا ذا الْوعْد و الْوعید یا منْ هو الْولیّ الْحمید یا منْ هو فعّالٌ لما یرید یا منْ هو قریبٌ غیْر بعیدٍ یا منْ هو علی کلّ شیْ‏ءٍ شهیدٌ یا منْ هو لیْس بظلامٍ للْعبید


(78)ای صاحب عرش پرشکوه،ای صاحب سخن استوار،ای صاحب کردکار برازنده،ای
صاحب کوبش سخت،ای صاحب نوید و و تهدید،ای آن‏که سرپرست ستوده است،ای آن‏که
به نیکی انجام دهد آنچه را خواهد،ای آن‏که نزدیک دوری‏ناپذیر است،ای‏ آن‏که
بر هر چیز گواه است،ای آن‏که بر بندگان ستمکار نیست.


(79) یا منْ لا شریک له و لا وزیر یا منْ لا شبیه [شبْه‏]
له و لا نظیر یا خالق الشّمْس و الْقمر الْمنیر یا
مغْنی الْبائس الْفقیر یا رازق الطّفْل الصّغیر یا
راحم الشّیْخ الْکبیر یا جابر الْعظْم الْکسیر یا
عصْمة الْخائف الْمسْتجیر یا
منْ هو بعباده خبیرٌ بصیرٌ یا منْ هو علی کلّ شیْ‏ءٍ قدیرٌ


(79)ای آن‏که شریک و وزیری‏ ندارد،ای آن‏که مثل و مانندی ندارد،ای
آفریننده خورشید و ماه تابان،ای بی‏نیاز کننده درمانده تهیدست، ای
روزی‏دهنده کودک خردسال،ای مهرورز بر پیر بزرگسال،ای پیونددهنده استخوان
شکسته،ای پناه ترسان‏ پناه‏جو،ای آن‏که بر بندگانش آگاه و بیناست،ای آن‏که
بر هر چیز تواناست.


(80) یا ذا الْجود و النّعم یا ذا الْفضْل و الْکرم یا خالق اللّوْح و الْقلم یا بارئ الذّرّ و النّسم یا ذا الْبأْس و النّقم یا ملْهم الْعرب و الْعجم یا کاشف الضّرّ و الْألم یا عالم السّرّ و الْهمم یا ربّ الْبیْت و الْحرم یا منْ خلق الْأشْیاء من الْعدم


(80)ای صاحب جود و بخشش‏ ای صاحب فضل و کرم،ای آفریننده لوح و قلم،ای
پدیدآورنده موران و مردمان،اای صاحب عذاب و انتقام‏ ای الهام‏بخش عرب و
عجم،ای بردارنده زیان و درد،ای دانای رازها و قصدها،ای پروردگار کعبه‏ و
حرم،ای آفریننده هرچیز از نیستی.


(81) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا فاعل یا جاعل یا قابل یا کامل یا فاصل یا واصل یا عادل یا غالب یا طالب یا واهب


(81)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای کردگار،ای‏ هستی‏بخش،ای پذیرنده،ای
برازنده،ای جدا،ای پیونددهنده،ای دادگر،ای چیره،ای جویا،ای بخشنده،


(82) یا منْ أنْعم بطوْله یا منْ
أکْرم بجوده یا منْ جاد بلطْفه یا منْ تعزّز
بقدْرته یا منْ قدّر بحکْمته یا منْ حکم بتدْبیره
یا منْ دبّر بعلْمه یا منْ تجاوز بحلْمه یا منْ
دنا فی علوّه یا منْ علا فی دنوّه


(82)ای آن‏که به کرمش بخشید،ای آن‏که به جودش گرامی داشت،ای آن‏که به
لطفش کرم ورزید،ای آن‏که به نیرویش عزّت یافت، ای آن‏که به حکمتش سامان
داد،ای آن‏که به تدبیر خود حکم کرد،ای آنکه با علم خود تدبیر کرد،ای آن‏که
با بردباری‏اش درگذرد،ای آن‏که به تدبیر خود در عین برتری‏اش نزدیک است،ای
آن‏که در عین نزدیکی‏اش برتر است.


(83) یا
منْ یخْلق ما یشاء یا منْ یفْعل ما یشاء یا منْ
یهْدی منْ یشاء یا منْ یضلّ منْ یشاء یا منْ یعذّب
منْ یشاء یا منْ یغْفر لمنْ یشاء یا منْ یعزّ منْ
یشاء یا منْ یذلّ منْ یشاء یا منْ یصوّر فی
الْأرْحام ما یشاء یا منْ یخْتصّ برحْمته منْ یشاء


(83)ای آن‏که هرچه خواهد آفریند،ای آن‏که هرچه بخواهد بکند،ای آن‏که
هرکه را بخواهد راهنمایی کند،ای آن‏که هرکه را بخواهد گمراه سازد،ای آن‏که
هرکه را بخواهد عذاب کند،ای آن‏که هرکه را بخواهد بیامرزد،ای آن‏که هرکه‏
را بخواهد عزّت بخشد،ای آن‏که هرکه را بخواهد خوار گرداند،ای آن‏که در رحم
مادران هرچه خواهد صورت بخشد،ای آن‏که هرکه را بخواهد به رحمتش‏ مخصوص
گرداند.


(84) یا منْ لمْ یتّخذْ صاحبةً و لا ولدا یا منْ جعل لکلّ شیْ‏ءٍ قدْرا یا منْ لا یشْرک فی حکْمه أحدا یا منْ جعل [من الْملائکة] الْملائکة رسلا یا منْ جعل فی السّماء بروجا یا منْ جعل الْأرْض قرارا یا منْ خلق من الْماء بشرا یا منْ جعل لکلّ شیْ‏ءٍ أمدا یا منْ أحاط بکلّ شیْ‏ءٍ علْما یا منْ أحْصی کلّ شیْ‏ءٍ عددا


(84)ای آن‏که همسر و فرزندی نگرفت،ای آن‏که برای هرچیز اندازه نهاد،ای
آن‏که در حکمش کسی را شریک نساخت،ای آن‏که فرشتگان را فرستادگان خویش قرار
داد،ای آن‏که در آسمانها برجهایی گذارد، ای آن‏که زمین را زیستگاه شایسته
نمود،ای آن‏که آدمی را از آب آفرید،ای آن‏که برای هرچیز سرانجامی قرار
داد،ای آن‏که‏ با علم خویش هرچیز را دربر گرفته است،ای آن‏که تعداد هرچیز
را شماره نموده است.


(85) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا أوّل یا آخر یا ظاهر یا باطن یا برّ یا حقّ یا فرْد یا وتْر یا صمد یا سرْمد


(85)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای‏ آغاز،ای انجام،ای آشکار،ای
نهان،ای نیکوکار،ای حق،ای یگانه،ای یکتا،ای بی‏نیاز،ای همیشگی.


(86) یا خیْر معْروفٍ عرف یا
أفْضل معْبودٍ عبد یا أجلّ مشْکورٍ شکر یا أعزّ
مذْکورٍ ذکر یا أعْلی محْمودٍ حمد یا أقْدم موْجودٍ
طلب یا أرْفع موْصوفٍ وصف یا أکْبر مقْصودٍ قصد یا
أکْرم مسْئولٍ سئل یا أشْرف محْبوبٍ علم


(86)ای‏ بهترین شناخته شده‏ای که شناخته شده،ای برترین معبودی که عبادت
شده،ای والاترین ثناپذیری که سپاس شده،ای عزیزترین یاد شده‏ای که یاد شده‏
ای برترین ستوده‏ای که ستایش شده،ای دیرینه‏ترین موجودی که خواسته شده،ای
بلندترین وصف شده‏ای که به وصف آمده،ای بزرگترین مقصودی‏ که قصد شده،ای
گرامی‏ترین پرسیده‏ای که پرسش شده،ای شریف‏ترین محبوبی که دانسته شده.


(87) یا حبیب الْباکین یا
سیّد الْمتوکّلین یا هادی الْمضلّین یا ولیّ
الْمؤْمنین یا أنیس الذّاکرین یا مفْزع الْملْهوفین
یا منْجی الصّادقین یا أقْدر الْقادرین یا أعْلم
الْعالمین یا
إله الْخلْق أجْمعین


(87)ای محبوب گریه‏کنندگان،ای سرور توکّل‏کنندگان،ای راهنمای گمراهان،ای
سرپرست مؤمنان،ای همدم ذاکران،ای پناه جان سوختگان‏ ای رهایی‏بخش
راستگویان،ای تواناترین توانایان،ای داناترین دانایان،ای پرستیده همه
آفریدگان.


(88) یا
منْ علا فقهر یا منْ ملک فقدر یا منْ بطن فخبر
یا منْ عبد فشکر یا منْ عصی فغفر یا منْ لا تحْویه
الْفکر یا منْ لا یدْرکه بصرٌ یا منْ لا یخْفی علیْه
أثرٌ یا رازق الْبشر یا مقدّر کلّ قدرٍ


(88)ای‏ آن‏که فراتر رفت و چیره گشت،ای آن‏که دارا گشت و توان یافت،ای
آن‏که نهان شد و آگاهی یافت،ای آن‏که پرستش شد و ارج نهاد،ای آن‏که
نافرمانی شد و آمرزید،ای آنکه اندیشه‏ها او را فرا نگیرد،ای آن‏که دیده‏ای
او را در نیابد،ای آن‏که اثری بر او پوشیده نماند،ای روزی‏دهنده آدمیان،ای
اندازه‏ دهنده هر انداه.


(89) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا حافظ یا بارئ یا ذارئ یا باذخ یا فارج یا فاتح یا کاشف یا ضامن یا آمر یا ناهی


(89)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای نگهدار،ای آفریننده،ای پدید
آورنده،ای بسیار بخشنده، ای گشایشگر،ای فراخی‏بخش،ای برگیرنده زیان،ای
ضمانت‏کننده،ای فرمان‏ده،ای بازدارنده.


(90) یا منْ لا یعْلم الْغیْب إلا
هو یا منْ لا یصْرف السّوء إلا هو یا منْ لا یخْلق
الْخلْق إلا هو یا منْ لا یغْفر الذّنْب إلا هو یا
منْ لا یتمّ النّعْمة إلا هو یا منْ لا یقلّب الْقلوب
إلا هو یا منْ لا یدبّر الْأمْر إلا هو یا منْ لا
ینزّل الْغیْث إلا هو یا منْ لا یبْسط الرّزْق إلا هو
یا منْ لا یحْیی الْموْتی إلا هو


(90)ای آن‏که جز او غیب‏ نداند،ای آن‏که برنگرداند بدی را جز او،ای
آن‏که آفریدگان را جز او نیافریند،ای آن‏که گناه را جز او نیامرزد،ای آن‏که
نعمت را جز او کامل نکند،ای آن‏که دلها را جز او دگرگون نکند،ای آن‏که
کارها را جز او تدبیر ننماید،ای آن‏که باران را جز او فرو نبارد،ای آن‏که
روزی را جز او نگستراند،ای آن‏که مردگان را جز او زنده نسازد.


(91) یا معین الضّعفاء
یا صاحب الْغرباء یا ناصر الْأوْلیاء یا قاهر
الْأعْداء یا رافع السّماء یا أنیس الْأصْفیاء یا
حبیب الْأتْقیاء یا کنْز الْفقراء یا إله الْأغْنیاء
یا أکْرم
الْکرماء


(91)ای یاور ضعیفان،ای همراه غریبان،ای یار دوستان،ای چیره بر دشمنان‏
ای بالا برنده آسمان،ای مونس برگزیدگان،ای محبوب پروا پیشگان،ای گنجینه
تهیدستان،ای معبود توانگران‏ ای کریم‏ترین کریمان.


(92) یا کافیا منْ کلّ شیْ‏ءٍ یا
قائما علی کلّ شیْ‏ءٍ یا منْ لا یشْبهه شیْ‏ءٌ یا منْ لا
یزید فی ملْکه شیْ‏ءٌ یا منْ لا یخْفی علیْه شیْ‏ءٌ یا
منْ لا ینْقص منْ خزائنه شیْ‏ءٌ یا منْ لیْس کمثْله
شیْ‏ءٌ یا منْ لا یعْزب عنْ علْمه شیْ‏ءٌ یا منْ هو خبیرٌ بکلّ شیْ‏ءٍ یا منْ وسعتْ رحْمته کلّ شیْ‏ءٍ


(92)ای کفایت‏کننده از هرچیز،ای پاینده بر هرچیز،ای آن‏که چیزی مانند او
نیست،ای آن‏که چیزی بر فرمانروایی‏اش نیفزاید،ای آن‏که چیزی بر او پوشیده
نیست،ای آن‏که چیزی از خزانه‏هایش‏ نکاهد،ای آن‏که مانندش کسی نیست،ای
آن‏که چیزی از علمش پنهان نماند،ای آن‏که به همه‏چیز آگاه است، ای آن‏که
همه رحمتش همه‏چیز را فرا گرفته است.


(93) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا مکْرم یا مطْعم یا منْعم یا معْطی یا مغْنی یا مقْنی یا مفْنی یا محْیی یا مرْضی یا منْجی


(93)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای اکرام کننده،ای روزی‏بخش‏ ای
نعمت‏دهنده،ای عطابخش،ای بی‏نیازکننده،ای ذخیره‏گذار،ای نابودکننده،ای
زنده‏ساز،ای خشنودکننده،ای رهایی‏بخش.


(94) یا أوّل کلّ شیْ‏ءٍ و آخره
یا إله کلّ شیْ‏ءٍ و ملیکه یا ربّ کلّ شیْ‏ءٍ و
صانعه یا بارئ کلّ شیْ‏ءٍ و خالقه یا قابض کلّ
شیْ‏ءٍ و باسطه یا مبْدئ کلّ شیْ‏ءٍ و معیده یا
منْشئ کلّ شیْ‏ءٍ و مقدّره یا مکوّن کلّ شیْ‏ءٍ و
محوّله یا محْیی کلّ شیْ‏ءٍ و ممیته یا خالق کلّ
شیْ‏ءٍ و وارثه


(94)ای آغاز و انجام هرچیز،ای پرستیده و دارنده هرچیز،ای پروردگار و
سازنده هرچیز،ای آفریننده و برآورنده‏ هرچیز،ای گیرنده و گشاینده هرچیز،ای
آغاز کننده هرچیز،ای پدیدآورنده و اندازه‏بخش‏ هرچیز،ای هستی‏بخش و
جنباننده هرچیز،ای زنده‏کننده و میراننده هرچیز،ای آفریننده و میراث بر
هرچیز


(95) یا خیْر ذاکرٍ و مذْکورٍ یا
خیْر شاکرٍ و مشْکورٍ یا خیْر حامدٍ و محْمودٍ یا خیْر
شاهدٍ و مشْهودٍ یا خیْر داعٍ و مدْعوٍّ یا خیْر مجیبٍ و
مجابٍ یا خیْر مونسٍ و أنیسٍ یا خیْر صاحبٍ و جلیسٍ یا
خیْر مقْصودٍ و مطْلوبٍ یا خیْر حبیبٍ و محْبوبٍ


(95)ای بهترین یادکننده و یادشده،ای بهترین ثناپذیر و ثناشده،ای هبترین
ستاینده و ستوده،ای بهترین‏ گواه و گواه‏پذیر،ای بهترین خواهنده و
خوانده‏شده،ای بهترین پاسخ‏دهنده و پاسخ داده شده،ای بهترین یار و همدم، ای
بهترین همراه و همنشین،ای بهترین سویه و آهنگ،ای بهترین دوستدار و
دوستی‏پذیر.


(96) یا
منْ هو لمنْ دعاه مجیبٌ یا منْ هو لمنْ أطاعه حبیبٌ
یا منْ هو إلی منْ أحبّه قریبٌ یا منْ هو بمن
اسْتحْفظه رقیبٌ یا منْ هو بمنْ رجاه کریمٌ یا منْ هو
بمنْ عصاه حلیمٌ یا منْ هو فی عظمته رحیمٌ یا منْ
هو فی حکْمته عظیمٌ یا منْ هو فی إحْسانه قدیمٌ یا
منْ هو بمنْ أراده علیمٌ


(96) ای آن‏که به خواهنده‏اش پاسخ گوید،ای آن‏که برای فرمانبرش دوست
است،ای آن‏که به دوستدارش نزدیک است، ای آن‏که برای کسی‏که از او نگهداری
طلبد دیده‏بان است،ای آن‏که به هرکه به او امید بندد کریم است،ای آن‏که
هرکه از او نافرمانی کند بردبار است،ای ان‏ که در بزرگی‏اش مهربان است،ای
آن‏که در فرزانگی بزرگ است،ای آن‏که در نیکی‏اش دیرینه است،ای آن‏که به هر
که او را خواهد دانا است.


(97) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا مسبّب یا مرغّب یا مقلّب یا معقّب یا مرتّب یا مخوّف یا محذّر یا مذکّر یا مسخّر یا مغیّر


(97)خدایا!از تو درخواست می‏کنم به نامت ای سبب‏ساز،ای شوق‏آفرین،ای
برگرداننده،ای‏ پیگیر،ای سامان‏بخش،ای هراس‏آور،ای برحذردار،ای یادآور،ای
تسخیرگر،ای دگرگون‏ساز


(98) یا
منْ علْمه سابقٌ یا منْ وعْده صادقٌ یا منْ لطْفه
ظاهرٌ یا منْ أمْره غالبٌ یا منْ کتابه محْکمٌ یا منْ
قضاؤه کائنٌ یا منْ قرْآنه مجیدٌ یا منْ ملْکه قدیمٌ
یا منْ فضْله عمیمٌ یا منْ عرْشه عظیمٌ


(98)ای آن‏که علمش‏ پیش است،ای آن‏که وعده‏اش راست است،ای آن‏که لطفش
آشکار است،ای آن‏که فرمانش چیره است،ای آن‏که کتابش استوار است. ای آن‏که
حکمش شدنی است،ای آن‏که قرآنش باشکوه است،ای آن‏که فرمانروایی‏اش دیرین
است،ای آن‏که بخشش فراگیر است،ای آن‏که پایگاهش بس بزرگ است.


(99) یا
منْ لا یشْغله سمْعٌ عنْ سمْعٍ یا منْ لا یمْنعه فعْلٌ
عنْ فعْلٍ یا منْ لا یلْهیه قوْلٌ عنْ قوْلٍ یا منْ لا
یغلّطه سؤالٌ عنْ سؤالٍ یا منْ لا یحْجبه شیْ‏ءٌ عنْ
شیْ‏ءٍ یا منْ لا یبْرمه إلْحاح الْملحّین یا منْ هو
غایة مراد الْمریدین یا منْ هو منْتهی همم
الْعارفین یا منْ هو منْتهی طلب الطّالبین یا منْ لا
یخْفی علیْه ذرّةٌ فی الْعالمین


(99)ای آن‏که شنیدنی از شنیدن دیگر بازش ندارد،ای آن‏که کاری از کار
دیگر منعش نکند،ای آن‏که گفتاری از گفتار دیگر سرگرمش نکند،ای آن‏که
درخواستی از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند،ای آن‏که چیزی از چیز
دیگر پرده‏اش نشود، ای آن‏که اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،ای
آن‏که آرمان واپسین جویندگان است،ای آن‏که نهایت همّت‏ عارفان است،ای آن‏که
پایان جستجوی جویندگان است،ای آن‏که غباری در سراسر هستی بر او پوشیده
نیست.


(100) یا
حلیما لا یعْجل یا جوادا لا یبْخل یا صادقا لا یخْلف یا
وهّابا لا یملّ یا قاهرا لا یغْلب یا عظیما لا یوصف یا
عدْلا لا یحیف یا غنیّا لا یفْتقر یا کبیرا لا یصْغر یا
حافظا لا یغْفل سبْحانک یا لا إله إلا أنْت الْغوْث
الْغوْث خلّصْنا من النّار یا ربّ


(100) ای بردباری که شتاب نکند،ای بخشنده‏ای که بخل نورزد،ای راستگویی
که تخلّف نکند،ای عطاکننده‏ای که خستگی نپذیرد،ای چیره‏ای که‏ شکست‏ناپذیر
است،ای بزرگی که به وصف در نیاید،ای دادگری که ستم ننماید،ای توانگری که
نیازمند نشود،ای بزرگی که کوچک نگردد،ای‏ نگهداری که غفلت ننماید.منزّهی تو
ای که معبودی جز تو نیست،فریادرس،فریادرس،ما را از آتش رهایی بخش
پروردگار

  • گروه خبری : بیمارستان امام خمینی صومعه سرا
  • کد خبر : 47897
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

تعداد نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

آخرین بروز رسانی : 1398/03/03 22:33