دعای جوشن کبیر
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانیاش همیشگی است
(1) اللّهمّ انّی اسْئلک باسْمک یا اللّه یا رحْمن یا رحیم یا کریم یا مقیم یا عظیم یا قدیم یا علیم یا حلیم یا حکیم سبْحانک یا لا اله الاّ انْت الْغوْث الْغوْث خلّصْنا من النّار یا ربّ
(1)خدایا از تو خواستارم به نامت،ای خدا،ای بخشنده،ای مهربان،ای گرامی،ای پایدار،ای بزرگ،ای دیرینه ای دانا،ای شکیفا،ای فرزانه،منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست،فریاد رس فریاد رس،ما را از آتش برهان ای پروردگار من.
(2) یا سیّد السّادات، یا مجیب الدّعوات یا رافع الدّرجات یا ولیّ الْحسنات یا غافر الْخطیئاّت یا معْطی الْمسْئلات یا قابل التّوْبات یا سامع الاْصْوات یا عالم الْخفیّات یا دافع الْبلیّات
(2)ای سرور سروران،ای برآورنده دعاها،ای بلندیبخش جایگاهها،ای سرچشمه نیکیها،ای درگذرنده از خطاها،ای عطابخش خواستهها،ای پذیرنده توبهها،ای شنونده نداها،ای دانای رازها،ای دور کننده بلاها
(3) یا خیْرالْغافرین یا خیْر
الْفاتحین یا خیْر النّاصرین یا خیْر الْحاکمین یا خیْر
الرّازقین یا خیْر الْوارثین یا خیْر الْحامدین یا خیْر الذّاکرین یا خیْر الْمنْزلین یا خیْر الْمحْسنین
(3)ای بهترین آمرزگاران،ای بهترین گشایشگران ای بهترین یاوران،ای بهترین داوران،ای بهترین روزی دهان،ای بهترین وارثان،ای بهترین ستایشگران ای بهترین یادآوران،ای بهترین عطابخشان،ای بهترین نیکوکاران،
(4) یا منْ له الْعزّة و الْجمال
یا منْ له الْقدْرة و الْکمال یا منْ له الْملْک و
الْجلال یا منْ هو الْکبیر الْمتعال یا منْشئ السّحاب
الثّقال یا منْ هو شدید الْمحال یا منْ هو سریع
الْحساب یا منْ هو شدید الْعقاب یا منْ عنْده حسْن
الثّواب یا منْ عنْده أمّ الْکتاب
(4)ای آنکه شکوه و زیبایی تنها از آن اوست ای آنکه توانایی و
برازندگی تنها از آن اوست،ای آنکه فرمانروایی و شوکت تنها از آن اوست،ای
آنکه اوست بزرگ و برتر،ای پدیدآورنده ابرهای پرباران،ای آنکه نیرومند،و
پرتوان است،ای آنکه حسابرسی چالاک است،ای آنکه کیفرش سخت و شدید است،ای
آنکه پاداش نیک تنها نزد اوست،ای آنکه دفرت هستی پیش روی اوست
(5) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا حنّان یا منّان یا دیّان یا برْهان یا سلْطان یا
رضْوان یا غفْران یا سبْحان یا مسْتعان یا ذا الْمنّ و الْبیان
(5) خدایا!از تو خواستارم به نامت ای پرمهر،ای بخشایشگر،ای جزادهنده،ای روشنی خرد،ای فرمانروا،ای خشنودی،ای آمرزش،ای پاک،ای پشتوانه،ای صاحب نعمت و بیان
(6) یا منْ تواضع کلّ شیْءٍ لعظمته یا من اسْتسْلم کلّ شیْءٍ لقدْرته یا منْ ذلّ کلّ شیْءٍ لعزّته
یا منْ خضع کلّ شیْءٍ لهیْبته یا من انْقاد کلّ
شیْءٍ منْ خشْیته یا منْ تشقّقت الْجبال منْ مخافته
یا منْ قامت السّماوات بأمْره یا من اسْتقرّت
الْأرضون بإذْنه یا منْ یسبّح الرّعْد بحمْده یا منْ
لا یعْتدی علی أهْل ممْلکته
(6)ای آنکه همه در برابر عظمتش فروتن،ای آنکه همه در برابر قدرتش تسلیم،ای آنکه همه در برابر عزّتش خوار، ای آنکه
همه در برابر هیبتش هراسان،ای آنکه همه از ترسش فرمانبردار،ای آنکه
کوهها از بیمش شکافته،ای آنکه آسمانها به امرش بر پا،ای آنکه زمینها به
اجازهاش بر جا،ای آنکه رعد به ستایشش تسبیحگو است،ای آنکه بر اهل
مملکتش ستم نمیکند
(7) یا غافر الْخطایا یا کاشف
الْبلایا یا منْتهی الرّجایا یا مجْزل الْعطایا یا
واهب الْهدایا یا رازق الْبرایا یا قاضی الْمنایا یا
سامع الشّکایا یا باعث الْبرایا یا مطْلق الْأساری
(7)ای درگذرنده از خطاها،ای برطرف کننده بلاها،ای اوج امیدواریها،ای
بسیاردهنده عطاها،ای بخشنده هدایا، ای روزیرسان آفریدهها،ای برآورنده
آرزوها،ای شنوای گلایهها،ای برانگیزنده بندگان،ای بندگشای دربندان
(8) یا ذا الْحمْد و الثّناء یا ذا
الْفخْر و الْبهاء یا ذا الْمجْد و السّناء یا ذا
الْعهْد و الْوفاء یا ذا الْعفْو
و الرّضاء یا ذا الْمنّ و الْعطاء یا ذا الْفصْل و
الْقضاء یا ذا الْعزّ و الْبقاء یا ذا الْجود و السّخاء
یا ذا الْآلاء و النّعْماء
(8) ای صاحب سپاس و ستایش،ای صاحب فخر
و زیبایی،ای صاحب بزرگواری و والایی،ای صاحب پیمان و وفا، ای صاحب گذشت و
رضا،ای صاحب بخشش و عطاء،ای صاحب دادرسی و داوری،ای صاحب عزّت و بقا،ای
صاحب کرم و بخشش،ای صاحب عطاها و نعمتها
(9) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مانع یا دافع یا رافع یا صانع یا نافع یا سامع
یا جامع یا شافع یا واسع یا موسع
(9)خدایا از تو خواستارم به نامت ای بازدارنده،ای دور کننده،ای بردارنده،ای سازنده،ای سودبخش،ای شنوا،ای گرد آوردنده،ای یاریگر،ای مهرگستر،ای وسعتبخش
(10) یا صانع کلّ مصْنوعٍ یا خالق
کلّ مخْلوقٍ یا رازق کلّ مرْزوقٍ یا مالک کلّ ممْلوکٍ
یا کاشف کلّ مکْروبٍ یا فارج کلّ مهْمومٍ یا راحم کلّ مرْحومٍ یا ناصر کلّ مخْذولٍ یا ساتر کلّ معْیوبٍ یا ملْجأ کلّ مطْرودٍ
(10)ای سازنده هر ساخته،ای آفریننده هر آفریده،ای روزیبخش هر
روزیخوار، ای دارای هر دارایی،ای غمگسار هر غمزده،ای فرجبخش هر
اندوهگین،ای مهرورز بر هر مهرجو ای یاور هر بییاور،ای پردهپوش هر
کاستی،ای پناه هر رانده.
(11) یا عدّتی عنْد شدّتی یا
رجائی عنْد مصیبتی یا مونسی عنْد وحْشتی یا صاحبی
عنْد غرْبتی یا ولیّی عنْد نعْمتی یا غیاثی عنْد کرْبتی یا دلیلی عنْد حیْرتی یا غنائی عنْد افْتقاری یا ملْجئی عنْد ضْطراری یا معینی عنْد مفْزعی
(11)ای توشهام
در سختی،ای امیدم در ناگواری،ای همدم در وحشت،ای همرهم در غربت ای
سرپرستم در نعمت،ای فریادرسم در گرفتاری،ای رهنمایم در سرگردانی،ای
توانگریام در تنگدستی ای پناهم در دماندگی،ای مددرسانم در پریشانی
(12) یا علام الْغیوب یا غفّار
الذّنوب یا ستّار الْعیوب یا کاشف الْکروب یا مقلّب
الْقلوب یا طبیب الْقلوب یا منوّر الْقلوب یا أنیس الْقلوب یا مفرّج الْهموم یا منفّس الْغموم
(12)ای دانای نهانها،ای آمرزنده گناهان،ای پرده‏پوش
عیبها،ای غمگسار غمها،ای دگرگونساز دلها،ای پزشک قلبها،ای روشنیبخش
دلها،ای همدم جانها،ای گره گشای اندوهها،ای گشایشگر دلتنگیها
(13) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا جلیل یا جمیل یا وکیل یا کفیل یا دلیل یا قبیل
یا مدیل یا منیل یا مقیل یا محیل
(13)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای والا،ای زیبا،ای کارگشا،ای سرپرست،ای راهنما،ای پذیرا،ای گرداننده،ای عطابخش،ای درگذرنده،ای حال گردان
(14) یا دلیل الْمتحیّرین یا
غیاث الْمسْتغیثین یا صریخ الْمسْتصْرخین یا جار
الْمسْتجیرین یا أمان الْخائفین یا عوْن الْمؤْمنین یا راحم الْمساکین یا ملْجأ الْعاصین یا غافر الْمذْنبین یا مجیب دعْوة الْمضْطرّین
(14)ای رهنمای رهجویان،ای مددرس‏ مددجویان،ای فریادرس فریادکنان،ای پناه پناهندگان،ای ایمنیبخش هراسندگان،ای یاور مؤمنان،ای مهرورز بر خاک نشستگان،ای پناه عصیانگران،ای آمرزنده گنهگاران،ای اجابتکننده دعای بیچارگان.
(15) یا ذا الْجود و الْإحْسان یا
ذا الْفضْل و الامْتنان یا ذا الْأمْن و الْأمان یا ذا
الْقدْس و السّبْحان یا ذا
الْحکْمة و الْبیان یا ذا الرّحْمة و الرّضْوان یا ذا
الْحجّة و الْبرْهان یا ذا الْعظمة و السّلْطان یا ذا
الرّأْفة و الْمسْتعان یا ذا الْعفْو و الْغفْران
(15)ای صاحب جود و نیکی،ای
صاحب بخش و عطا،ای صاحب امن و امان،ای صاحب قدس و پاکی،ای صاحب حکمت و
بیان،ای صاحب رحمت و رضوان ای صاحب حجّت و برهان،ای صاحب عظمت و سلطان،ای
صاحب مهر و ای پشتیبان،ای صاحب گذشت و غفران
(16)یا منْ هو ربّ کلّ شیْءٍ یا
منْ هو إله کلّ شیْءٍ یا منْ هو خالق کلّ شیْءٍ یا
منْ هو صانع کلّ شیْءٍ یا منْ هو قبْل کلّ شیْءٍ یا
منْ هو بعْد کلّ شیْءٍ یا منْ هو فوْق کلّ شیْءٍ یا
منْ هو عالمٌ بکلّ شیْءٍ یا منْ هو قادرٌ علی کلّ
شیْءٍ یا منْ هو یبْقی و یفْنی کلّ شیْءٍ
(16)ای آنکه پروردگار همه اوست،ای آنکه معبود همه،اوست،ای آنکه آفریننده
همه،اوست ای آنکه سازنده همه،اوست،ای آنکه پیش از همه بود،ای آنکه بعد
از همه هست،ای آنکه از هر چیز برتر است،ای آنکه به همهچیز داناست،ای
آنکه بر هر چیز توانا است،ای آنکه او همیشگی است و همهچیز رفتنی است.
(17) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مؤْمن یا مهیْمن یا مکوّن یا ملقّن یا مبیّن
یا مهوّن یا ممکّن یا مزیّن یا معْلن یا مقسّم rong>
(17)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای ایمنیبخش،ای چیره بر همه،ای هستیآفرین،ای دلبر،ای خردربا،ای سادگیبخش،ای توانده،ای زینتبخش،ای نمایانگر،ای پخشکن.
(18)یا منْ هو فی ملْکه مقیمٌ یا منْ هو فی سلْطانه قدیمٌ یا منْ هو فی جلاله عظیمٌ یا منْ هو علی عباده رحیمٌ
یا منْ هو بکلّ شیْءٍ علیمٌ یا منْ هو بمنْ عصاه
حلیمٌ یا منْ هو بمنْ رجاه کریمٌ یا منْ هو فی صنْعه
حکیمٌ یا منْ هو فی حکْمته لطیفٌ یا منْ هو فی لطْفه
قدیمٌ
(18)ای آنکه در فرمانرواییاش پابرجاست ای آنکه در پادشاهیاش دیرینه است،ای آنکه در شکوهش بزرگ است،ای
آنکه بر بندگانش مهربان است،ای ای آنکه به هرچیز داناست،ای آنکه بر
نافرمانان بردبار است،ای آنکه بر امیدواران اکرام ورزد،ای آنکه در آفرینش
حکمت نماید،ای آنکه در حکمتش مهر ورزد،ای آنکه در مهرش دیرینه است.
(19) یا منْ لا یرْجی إلا فضْله یا
منْ لا یسْأل إلا عفْوه یا منْ لا ینْظر إلا برّه یا
منْ لا یخاف إلا عدْله یا منْ لا یدوم إلا ملْکه یا منْ
لا سلْطان إلا سلْطانه یا منْ وسعتْ کلّ شیْءٍ
رحْمته یا منْ سبقتْ رحْمته غضبه یا منْ أحاط
بکلّ شیْءٍ علْمه یا منْ لیْس أحدٌ مثْله
(19)ای آنکه جز به فضلش امید نیست،ای آنکه جز عفوش خواهش نشود،ای آنکه جز به نیکیاش
چشم ندوزند،ای آنکه جز از دادش نهراسند،ای آنکه پایدار نماند جز
فرمانرواییاش،ای آنکه جز سلطنتش سلطنتی نیست،ای آنکه رحمتش همه را فرا
گرفته،ای آنکه رحمتش بر خشمش پیشی گرفته،ای آنکه دانشش همه را فرو
گرفته،ای آن که هیچکس همانندش نیست.
(20) یا فارج الْهمّ یا کاشف
الْغمّ یا غافر الذّنْب یا قابل التّوْب یاخالق
الْخلْق یا صادق الْوعْد یا موفی الْعهْد یا عالم
السّرّ یا فالق الْحبّ یا رازق الْأنام
(20)ای گشاینده اندوه،ای برطرف کننده غم،ای آمرزنده گناه،ای پذیرنده
توبه،ای آفریننده آفریدگان،ای راست وعده،ای وفادار به پیمان،ای دانای راز
نهان،ای شکافنده دانه،ای روزی دهنده بندگان.
(21)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا علیّ یا وفیّ یا غنیّ یا ملیّ یا حفیّ یا رضیّ
یا زکیّ یا بدیّ یا قویّ یا ولیّ
(21)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای والا،ای وفادار،ای توانگر،ای امانده،ای پرمهر،ای خشنود،ای پاک،ای نمایان،ای پرتوان،ای فیضبخش.
(22) یا منْ أظْهر الْجمیل یا منْ
ستر الْقبیح یا منْ لمْ یؤاخذْ بالْجریرة یا منْ لمْ
یهْتک السّتْر یا عظیم الْعفْو
یا حسن التّجاوز یا واسع الْمغْفرة یا باسط
الْیدیْن بالرّحْمة یا صاحب کلّ نجْوی یا منْتهی کلّ
شکْوی
(22)ای آنکه زیبایی را پدیدار نمودی،ای آنکه زشتی را پوشاندی ای آنکه بر گناه سرزنش
نکردی،ای آنکه پردهدری ننمودی،ای که گذشتت بزرگ،ای که نیکو درگذری،ای
آمرزگانیت فراگیر،ای دستت به مهر گشوده،ای شنوای هر نجوی،ای سرانجام هر
گلایه
(23) یا ذا النّعْمة السّابغة یا
ذا الرّحْمة الْواسعة یا ذا الْمنّة السّابقة یا ذا
الْحکْمة الْبالغة یا ذا الْقدْرة الْکاملة یا ذا
الْحجّة الْقاطعة یا ذا الْکرامة الظّاهرة یا ذا
الْعزّة الدّائمة یا ذا الْقوّة الْمتینة یا ذا الْعظمة الْمنیعة
>(23)ای
دارای نعمت فراوان،ای دارای رحمت فراگیر،ای دارای بخشش آغازین،ای دارای
حکمت رسا،ای دارای نیروی برازنده،ای دارای برهان قطعی،ای دارای کرامت
هویدا، ای دارای عزّت پایدار،ای دارای توان استوار،ای دارای عظمت بلندپایه.
(24) یا بدیع السّماوات یا جاعل
الظّلمات یا راحم الْعبرات یا مقیل الْعثرات یا
ساتر الْعوْرات یا محْیی الْأمْوات یا منْزل الْآیات یا مضعّف الْحسنات یا ماحی السّیّئات یا شدید النّقمات
(24)ای پدیدآورنده آسمانها ای برنهنده تاریکیها،ای رحم کننده اشکهای ریزان،ای درگذرنده از لغزشها،ای پوشنده زشتیها،ای زندگیبخش مردگان،ای فرودآور آیات،ای دوچندان کن خوبیها،ای ناپدید کننده بدیها، ای سخت شکنجه.
(25)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا مصوّر یا مقدّر یا مدبّر یا مطهّر یا منوّر
یا میسّر یا مبشّر یا منْذر یا مقدّم یا مؤخّر
(25)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای صورتگر،ای سنجیدهکار،ای گرداننده،ای پاک کننده،ای روشنیبخش،ای سادهساز،ای مژدهده،ای بیمده،ای پیشآور،ای پسآور.
(26) یا ربّ الْبیْت الْحرام یا
ربّ الشّهْر الْحرام یا ربّ الْبلد الْحرام یا ربّ
الرّکْن و الْمقام یا ربّ الْمشْعر
الْحرام یا ربّ الْمسْجد الْحرام یا ربّ الْحلّ و
الْحرام یا ربّ النّور و الظّلام یا ربّ التّحیّة و
السّلام یا ربّ الْقدْرة فی الْأنام
(26)ای پروردگار خانه
محترم،ای پرودگار ماه محترم،ای پرودگار شهر محترم،ای پروردگار رکن و
مقام،ای پروردگار مشعر الحرام،ای پروردگار مسجد الحرام،ای پروردگار حلال و
حرام،ای پروردگار روشنی و تاریکی، ای پروردگار تحیّت و سلام،ای پرورنده
نیرو در مردمان.
(27)یا أحْکم الْحاکمین یا أعْدل
الْعادلین یا أصْدق الصّادقین یا أطْهر الطّاهرین یا
أحْسن الْخالقین یا أسْرع
الْحاسبین یا أسْمع السّامعین یا أبْصر النّاظرین یا
أشْفع الشّافعین یا أکْرم الْأکْرمین
(27)ای داورترین داوران،ای دادگرترین دادگران،ای راستگوترین راستگویان،ای پاکترین پاکان،ای بهترین آفرینندگان،ای چابکترین حسابگران،ای شنواترین شنوندگان،ای بیناترین بینندگان،ای یاورترین یاوران،ای گرامیترین گرامیان.
(28)یا عماد منْ لا عماد له یا
سند منْ لا سند له یا ذخْر منْ لا ذخْر له یا حرْز
منْ لا حرْز له یا غیاث منْ
لا غیاث له یا فخْر منْ لا فخْر له یا عزّ منْ لا عزّ
له یا معین منْ لا معین له یا أنیس منْ لا أنیس له
یا أمان منْ لا أمان له
(28)ای تکیهگاه آنکه تکیهگاه ندارد،ای پشتیبان آنکه پشتیبانی ندارد،ای اندوخته آنکه اندوختهای ندارد
ای پناه آنکه پناهی ندارد،ای فریادرس آنکه فریادرسی ندارد،ای افتخار
آنکه افتخاری ندارد،ای عزّت آنکه عزّتی ندارد ای مددرسان آنکه مددی
ندارد،ای همدم آنکه همدمی ندارد،ای ایمنیبخش آنکه ایمنی ندارد
(29) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا عاصم یا قائم یا دائم یا راحم یا سالم یا حاکم
یا عالم یا قاسم یا قابض یا باسط
(29)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای نگهدار،ای پایدار،ای پاینده،ای مهرورز،ای سلامتیبخش،ای داور،ای دانا،ای بخشکن،ای بازگیر،ای فراخیبخش.
(30) یا عاصم من اسْتعْصمه یا
راحم من اسْترْحمه یا غافر من اسْتغْفره یا ناصر
من اسْتنْصره یا حافظ من
اسْتحْفظه یا مکْرم من اسْتکْرمه یا مرْشد من
اسْترْشده یا صریخ من اسْتصْرخه یا معین من
اسْتعانه یا مغیث من اسْتغاثه
(30)ای نگهدار آنکه از او نگهداری جوید،ای مهربان بر آنکه از او مهر جوید،ای آمرزنده آنکه از او آمرزش خواهد ای
یاور آنکه از او یاری طلبد،ای حافظ آنکه از او حفاظت خواهد،ای اکرام
کننده آنکه از او اکرام خواهد،ای راهنمای آنکه از او راهنمایی جوید،ای
دادرس آنکه از او دادرسی خواهد،ای مددیار آنکه از او مدد جوید،ای فریادرس
آنکه از او فریادرسی خواهد
(31)یا عزیزا لا یضام یا لطیفا لا
یرام یا قیّوما لا ینام یا دائما لا یفوت یا حیّا لا
یموت یا ملکا لا یزول یا باقیا لا یفْنی یا عالما لا یجْهل یا صمدا لا یطْعم یا قویّا لا یضْعف
(31) ای عزیزی که خوار نگردد،ای لطیفی که دستاندازی نشود،ای پایداری که خوا او را درنیابد،ای پایندهای که فنا
نپذیرد،ای زندهای که نمیمیرد، ای پادشاهی که از بین نمیرود،ای همیشگی
که فانی نمیشود،ای دانایی که نادانی ندارد،ای بینیازی که خوراک نخواهد،ای
توانایی که ناتوان نمیگردد
(32) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا أحد یا واحد یا شاهد یا ماجد یا حامد یا راشد
یا باعث یا وارث یا ضارّ یا نافع
خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای یکتا،ای یگانه،ای گواه،ای بزرگوار،ای ستایشپذیر،ای راهنما ای برانگیزنده،ای میراثبرنده،ای زیانرسان،ای سودبخش
(33) یا أعْظم منْ کلّ عظیمٍ یا
أکْرم منْ کلّ کریمٍ یا أرْحم منْ کلّ رحیمٍ یا أعْلم
منْ کلّ علیمٍ یا أحْکم
منْ کلّ حکیمٍ یا أقْدم منْ کلّ قدیمٍ یا أکْبر منْ
کلّ کبیرٍ یا ألْطف منْ کلّ لطیفٍ یا أجلّ منْ کلّ
جلیلٍ یا أعزّ منْ کلّ عزیزٍ
(33)ای بزرگتر از هر بزرگ،ای کریمتر از هر کریم، ای مهربانتر از هر مهربان،ای داناتر از هر دانا،ای فرزانهتر
از هر فرزانه،ای دیرینه از هر دیرینه، ای بزرگتر از هر بزرگ،ای لطیفتر
از هر لطیف،ای باشکوهتر از هر باشکوه،ای عزیزتر از هر عزیز.
(34) یا کریم الصّفْح یا عظیم
الْمنّ یا کثیر الْخیْر یا قدیم الْفضْل یا دائم
اللّطْف یا لطیف الصّنْع یا منفّس الْکرْب یا کاشف الضّرّ یا مالک الْملْک یا قاضی الْحقّ
(34)ای گذشت کریمانه،ای نعمتت بزرگ،ای خیرت بسیار،ای فضلت دیرینه،ای
لطفت همیشگی، ای ضنعت چشمنواز،ای گرهگشای گرفتاری،ای بردارنده زیان،ای
پادشاه هستی،ای داور بر حق،
(35)یا منْ هو فی عهْده وفیٌّ یا
منْ هو فی وفائه قویٌّ یا منْ هو فی قوّته علیٌّ یا
منْ هو فی علوّه قریبٌ یا منْ هو فی قرْبه لطیفٌ یا
منْ هو فی لطْفه شریفٌ یا منْ هو فی شرفه عزیزٌ یا
منْ هو فی عزّه عظیمٌ یا منْ هو فی عظمته مجیدٌ یا
منْ هو فی مجْده حمیدٌ
(35)ای آنکه در پیمانش وفادار است،ای آنکه در وفاداریاش پایدار
است،ای آنکه در پایداریاش والاست،ای آن که در والاییاش نزدیک است،ای
آنکه در نزدیکیاش با نرمی است،ای آنکه در نرمیاش شریف است،ای آنکه در
شرفش با عزّت است،ای آنکه در عزّتش بزرگ است،ای آنکه در بزرگیاش شکوهمند
است،ای آنکه در شکوهش ستوده است.
(36) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا کافی یا شافی یا وافی یا معافی یا هادی یا داعی یا
قاضی یا راضی یا عالی یا باقی
(36)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای بسنده،ای درمانبخش،ای وفادار،ای تندرستیده ای راهنما،ای به نیکی خوان،ای داور،ای خشنود،ای بلندمرتبه،ای ماندگار.
(37) یا منْ کلّ شیْءٍ خاضعٌ له یا
منْ کلّ شیْءٍ خاشعٌ له یا منْ کلّ شیْءٍ کائنٌ له یا
منْ کلّ شیْءٍ موْجودٌ به یا منْ کلّ شیْءٍ منیبٌ
إلیْه یا منْ کلّ شیْءٍ خائفٌ منْه یا منْ کلّ شیْءٍ
قائمٌ به یا منْ کلّ شیْءٍ صائرٌ إلیْه یا منْ کلّ
شیْءٍ یسبّح بحمْده یا منْ کلّ شیْءٍ هالکٌ إلا
وجْهه
(37)ای آنکه هرچیز برایش فروتن است،ای آنکه هر چیز از او هراسان
است،ای آنکه هستی هرچیز از او است،ای آنکه هرچیز به او پدیدار است،ای آن
که هرچیز به سوی او بازگشت کند،ای آنکه هرچیز از او ترسان است،ای آنکه
هرچیز به او بر پاست،ای آنکه هر چیز به سوی او دگرگون میشود،ای آنکه هر
چیز به ستایش او تسبیهگو است،ای آنکه هرچیز جز جلوهاش نابود است
(38) یا منْ لامفرّ إلا إلیْه یا
منْ لا مفْزع إلا إلیْه یا منْ لا مقْصد إلا إلیْه یا
منْ لا منْجی منْه إلا إلیْه یا منْ لا یرْغب إلا إلیْه
یا منْ لا حوْل و لا قوّة إلا به یا منْ لا یسْتعان إلا
به یا منْ لا یتوکّل إلا علیْه یا منْ لا یرْجی إلا هو
یا منْ لا یعْبد إلا هو
(38) ای آنکه گریزگاهی نیست جز به بارگاهش،ای آنکه پناهی جز به درگاهش
نیست،ای آنکه مقصدی جز به سوی او نیست،ای آنکه از خشمش رهای نیست جز به
مهرش،ای آنکه جز به سوی او میلی نیست،ای آنکه جنبش و نیرویی نیست جز به
او،ای آنکه جز از او مدد نجویند،ای آنکه جز بر او توکلّ نشود،ای آنکه جز
به او امیدی نیست،ای آنکه جز او پرستیده نشود.
(39) یا خیْر الْمرْهوبین یا خیْر
الْمرْغوبین یا خیْر الْمطْلوبین یا خیْر الْمسْئولین
یا خیْر الْمقْصودین یا خیْر
الْمذْکورین یا خیْر الْمشْکورین یا خیْر الْمحْبوبین
یا خیْر الْمدْعوّین یا خیْر الْمسْتأْنسین
(39) ای بهترین هراسانگیزان،ای بهترین شوقآفرینان،ای بهترین جویاشدگان،ای بهترین پاسخ دهان،ای بهترین قصهشدگان‏ ای بهترین یادشدگان،ای بهترین ستودگان،ای بهترین دلبران،ای بهترین خواندگان،ای بهترین همدمان.
(40) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک
یا غافر یا ساتر یا قادر یا قاهر یا فاطر یا کاسر
یا جابر یا ذاکر یا ناظر یا ناصر
(40)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای آمرزگار،ای پرده‏پوش،ای توانا،ای چیره،ای آفریننده ای شکننده،ای شکستهبند،ای یادآور،ای بینا،ای یاور.
(41) یا منْ خلق فسوّی یا منْ
قدّر فهدی یا منْ یکْشف الْبلْوی یا منْ یسْمع
النّجْوی یا منْ ینْقذ الْغرْقی یا
منْ ینْجی الْهلْکی یا منْ یشْفی الْمرْضی یا منْ أضْحک
و أبْکی یا منْ أمات و أحْیا یا منْ خلق الزّوْجیْن
الذّکر و الْأنْثی
(41)ای آنکه آفرید پس متناسب نمود،ای آنکه اندازه نهاد پس رهنمون شد ای آنکه بلا را برگیرد،ای آنکه زمزمه نهان
را بشنود،ای آنکه غرقشدگان را برهاند،ای آنکه از نابودی رهایی بخشد،ای
آنکه بیماران را شفا دهد. ای آنکه خنداند و گریاند،ای آنکه میراند و
زنده کند،ای آنکه دوگونه مرد و زن آفرید.
(42) یا منْ فی الْبرّ و الْبحْر
سبیله یا منْ فی الْآفاق آیاته یا منْ فی الْآیات
برْهانه یا منْ فی الْممات قدْرته یا منْ فی الْقبور
عبْرته یا منْ فی الْقیامة ملْکه یا منْ فی الْحساب
هیْبته یا منْ فی الْمیزان قضاؤه یا منْ فی الْجنّة
ثوابه یا منْ فی النّار عقابه
(42) ای آنکه در خشکی و دریا راه اوست،ای آنکه در کرانههای هستی
نشانههای اوست،ای آنکه در نشانههایش برهان روشن اوست،ای آنکه در مرگ
آفریدگان قدرتنمایی اوست،ای آنکه در قبرها پندآموزی اوست،ای آنکه در
رستاخیز فرمانروایی بیحدّ اوست،ای آنکه در حسابرسی اعمال شکوه اوست،ای
آنکه در سنجش کردارها داوری اوست،ای آنکه د ربهشت پاداش اوست،ای آنکه در
دوزخ کیفر اوست
(43) یا منْ
إلیْه یهْرب الْخائفون یا منْ إلیْه یفْزع
الْمذْنبون یا منْ إلیْه یقْصد الْمنیبون یا منْ
إلیْه یرْغب الزّاهدون یا منْ إلیْه یلْجأ
الْمتحیّرون یا منْ به یسْتأْنس الْمریدون یا منْ به
یفْتخر الْمحبّون یا منْ فی عفْوه یطْمع الْخاطئون
یا منْ إلیْه یسْکن الْموقنون یا منْ علیْه یتوکّل
الْمتوکّلون
(43)ای آنکه هراسندگان به درگاه او گریزند،ای آنکه گنهکاران به سوی او
پناه برند،ای آنکه پشیمانان آهنگ او کنند،ای آنکه پارسایان به او میل
نمایند،ای آنکه سرگشتگان به او پناه برند،ای آنکه ارادتمندان به او انس
گیرند،ای آنکه شیفتگان به او افتخار کنند،ای آنکه خطاکاران در عفوش طمع
ورزند،ای آنکه یقینیافتگان به سوی او آرام گیرند،ای آنکه توکّلکنندگان
بر او توکّل کنند.
(44) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا حبیب یا طبیب یا قریب یا رقیب یا حسیب یا مهیب [مهیب] یا مثیب یا مجیب یا خبیر یا بصیر
(44)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای دوستداشتنی،ای شفابخش،ای
نزدیک،ای دیدهبان،ای حسابرس،ای هراسانگیز،ای پاداشده،ای اجابت کننده،ای
آگاه ای بینا.
(45)ای نزدیکتر از هر نزدیک،ای محبوبتر از هر محبوب،ای بیناتر از هر
بینا،ای آگاهتر از هر آگاه،ای شریفتر از هر شریف،ای برتر از هر بلند،ای
تواناتر از هر توانا،ای توانگرتر از هر توانگر،ای بخشندهتر از هر
بخشنده،ای مهربانتر از هر مهربان
(46) یا غالبا غیْر مغْلوبٍ یا صانعا غیْر مصْنوعٍ یا خالقا غیْر
مخْلوقٍ یا مالکا غیْر ممْلوکٍ یا قاهرا غیْر مقْهورٍ یا
رافعا غیْر مرْفوعٍ یا حافظا غیْر محْفوظٍ یا ناصرا
غیْر منْصورٍ یا شاهدا غیْر غائبٍ یا قریبا غیْر بعیدٍ
(46)ای چیره شکستناپذیر،ای سازنده ناساخته،ای آفریننه ناآفریده،ای مالک
ما مملوک،ای چیره چیرهگیناپذیر،ای بلندیبخش بلندیناپذیر،ای نگهدار
بینگهدار،ای یاری کننده یاری نشده،ای گواه همیشه حاضر،ای نزدیک
دوریناپذیر
(47)ای روشنی نور،ای
روشنیبخش نور ای آفریننده نور،ای گرداننده نور،ای به اندازهساز نور،ای
روشنی هر نور،ای روشنایی پیش از هر نور،ای روشنایی پس از هر نور،ای
روشنایی بر فراز هر نور،ای نوری که همانندش نوری نیست
(48)ای آنکه عطایش چشمگیر است،ای آنکه کارش چشمنواز است،ای آنکه
نوازشش پایدار است،ای آنکه نیکیاش دیرینه است،ای آنکه سخنش حق است ای
آنکه وعدهاش راست است،ای آنکه گذشتش فراتر از شایستگی است،ای آنکه
کیفرش داد است،ای آنکه یادش شیرین است،ای آن که عطایش همگانی است.
(49)اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا
مسهّل یا مفصّل یا مبدّل یا مذلّل یا منزّل یا
منوّل یا مفْضل یا مجْزل یا ممْهل یا مجْمل
(49)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای آسانساز،ای جداییبخش،ای
دگرگونساز،ای هموار کن،ای فرودآور،ای عطابخش،ای فزونده،ای بسیاربخش،ای
امانده،ای زیباییآفرین
(50) یا منْ یری و لا یری یا منْ یخْلق و لا یخْلق یا منْ یهْدی و لا یهْدی یا
منْ یحْیی و لا یحْیی یا منْ یسْأل و لا یسْأل یا منْ
یطْعم و لا یطْعم یا منْ یجیر و لا یجار علیْه یا منْ
یقْضی و لا یقْضی علیْه یا منْ یحْکم و لا یحْکم علیْه یا منْ لمْ یلدْ و لمْ یولدْ و لمْ یکنْ له کفوا أحدٌ
(50)ای آنکه بینده و دیده نشود،ای آنکه بیافرینده و آفریده نشود،ای
آنکه راهنمایی کند و راهنمایی نشود،ای آنکه زنده کند و زندهاش نکنند،ای
آنکه پرسد و پرسیده نشود،ای آنکه خوراند و خوراک نخواهد،ای آنکه پناهد
دهد و پناه نجوید،ای آنکه داوری کند و بر او داوری نشود،ای آنکه فرمان
دهد و فرمانش ندهند،ای آنکه نزاده،و زاده نشده،و برای او همتایی نبوده
است.
(51)ای که چه خوش حسابگری،ای که چه خوش طبیبی،ای که چه خوش همراهی،ای که
چه خوش نزدیکی،ای که چه خوش پاسخدهی، ای که چه خوش دلبری،ای که چه خوش
سرپناهی،ای که چه خوش کارگشایی،ای که چه خوش مولایی،ای که چه خوش یاوری
(52)یا سرور الْعارفین یا
منی الْمحبّین یا أنیس الْمریدین یا حبیب
التّوّابین یا رازق الْمقلّین یا رجاء الْمذْنبین یا
قرّة عیْن الْعابدین یا منفّس عن الْمکْروبین یا
مفرّج عن الْمغْمومین یا إله الْأوّلین و الْآخرین
(52)ای شادی عارفان،ای آرزوی شیفتگان،ای همدم مریدان،ای محبوب
توبهکاران،ای روزیدهنده بیچیزان،ای امید گنهکاران،ای نور چشم
عبادتکنندگان،ای گشاینده اندوه دلگیران،ای غمگسار غمزدگان، ای معبود
گذشتگان و آیندگان.
(53) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا ربّنا یا إلهنا یا سیّدنا یا موْلانا یا ناصرنا یا حافظنا یا دلیلنا یا معیننا یا حبیبنا یا طبیبنا
(53)خدایا!من از تو درخواست میکنم به نامت ای پروردگار ما،ای معبود
ما،ای سرور ما ای مولای ما،ای یاور ما،ای نگهدار ما،ای راهنمای ما،ای
مددرسان ما،ای محبوب ما،ای طبیب ما،
(54) یا ربّ النّبیّین و الْأبْرار
یا ربّ الصّدّیقین و الْأخْیار یا ربّ الْجنّة و
النّار یا ربّ الصّغار و الْکبار یا ربّ الْحبوب و
الثّمار یا ربّ الْأنْهار و الْأشْجار یا ربّ الصّحاری
و الْقفار یا ربّ الْبراری و الْبحار یا ربّ اللّیْل و النّهار یا ربّ الْأعْلان و الْأسْرار
(54)ای پروردگار پیامبران و نیکان،ای پروردگار صدّیقان و خوبان،ای
پروردگار بهشت و دوزخ،ای پروردگار خردسالان و بزرگسالان،ای پروردگار
دانهها و میوهها،ای پروردگار نهرها و درختان،ای پروردگار دشتها و
بیشهها،ای پروردگار خشیکیها و دریاها،ای پروردگار شب و روز،ای پروردگار
آشکارها و نهانها
(55) یا منْ نفذ فی کلّ شیْءٍ
أمْره یا منْ لحق بکلّ شیْءٍ علْمه یا منْ بلغتْ
إلی کلّ شیْءٍ قدْرته یا منْ لا تحْصی الْعباد نعمه
یا منْ لا تبْلغ الْخلائق شکْره یا منْ لا تدْرک
الْأفْهام جلاله یا منْ لا تنال الْأوْهام کنْهه یا من
الْعظمة و الْکبْریاء رداؤه یا منْ لا تردّ الْعباد
قضاءه یا منْ لا ملْک إلا ملْکه یا منْ لا عطاء إلا
عطاؤه
(55)ای آنکه فرمانش در هرچیز نفوذ یافته،ای آنکه دانشش به هر چیز
رسیده،ای آنکه قدرتش هر چیز را دربر گرفته،ای آنکه بندگان از شمردن
نعمتهایش ناتوانند،ای آنکه آفریدگان به سپاسش نرسند،ای آنکه فهمها
بزرگیاش را درنیابند،ای آنکه پندارها به ژرفای هستیاش نرسند،ای آنکه
بزرگی و بزرگمنشیپوشش اوست،ای که بندگان توان برگرداندن حکمش را
ندارند،ای آنکه فرمانروایی جز فرمانروایی او نیست،ای آنکه عطایی جز عطای
او نیست
(56) یا منْ له الْمثل الْأعْلی یا
منْ له الصّفات الْعلْیا یا منْ له الْآخرة و الْأولی
یا منْ له الْجنّة الْمأْوی یا منْ له الْآیات الْکبْری
یا منْ له الْأسْماء الْحسْنی یا منْ له الْحکْم و
الْقضاء یا منْ له الْهواء و الْفضاء یا منْ له
الْعرْش و الثّری یا منْ له السّماوات الْعلی
(56) ای آنکه نمونه اعلی از آن اوست،ای آنکه صفات برتر برای اوست،ای
آنکه سرانجام و سرآغاز از آن اوست،ای آن که بهشت آسایش از آن اوست،ای
آنکه نشانههای بزرگتر از آن اوست،ای آنکه نامهای نیکوتر از آن اوست،ای
آن که فرمان و داوری از آن اوست،ای آن هوا و فضا از آن اوست،ای آنکه عرش و
فرش از آن اوست،ای آنکه آسمانهای برافراشته از آن اوست.
(57) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا عفوّ یا غفور یا صبور یا شکور یا رءوف یا عطوف یا مسْئول یا ودود یا سبّوح یا قدّوس
(57)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای درگذرنده،ای آمرزنده،ای شکیبا،ای
ستایشپذیر،ای مهربان،ای مهرورز،ای خواسته،ای دوست،ای پاک،ای منزّه.
(58) یا
منْ فی السّماء عظمته یا منْ فی الْأرْض آیاته یا منْ
فی کلّ شیْءٍ دلائله یا منْ فی الْبحار عجائبه یا
منْ فی الْجبال خزائنه یا منْ
یبْدأ الْخلْق ثمّ یعیده یا منْ إلیْه یرْجع الْأمْر
کلّه یا منْ أظْهر فی کلّ شیْءٍ لطْفه یا منْ أحْسن
کلّ شیْءٍ خلقه یا منْ تصرّف فی الْخلائق قدْرته
(58) ای آنکه بزرگیاش در آسمان است،ای آنکه نشانههایش در زمین
است،ای آنکه دلایلش در هرچیز است،ای آنکه شگفتیهایش در دریاست،ای آنکه
گنیجنههایش در کوههاست،ای آنکه آفرینش را آغاز کند سپس بازش گرداند،ای
آنکه مه امور به به سوی او بازگردد،ای آنکه لطفش را در هر چیز نمایان
ساخته،ای آنکه آفرینش هر چیز را نیکو پرداخته،ای آنکه توانش در آفریدگان
کارگر افتاده است.
(59)ای دوست آنکه دوستی ندارد،ای پزشک آنکه پزشکی ندارد،ای پاسخگوی
آنکه پاسخگویی ندارد،ای یار مهربان آنکه مهربانی ندارد،ای همراه
بیهمرهان،ای فریادرس آنکه فریادرسی ندارد،ای رهنمای آنکه رهنمایی
ندارد،ای همدم آنکه همدمی ندارد،ای رحمکننده آنکه رحمکنندهای ندارد ای
همنشینی آنکه همنشینی ندارد
(60)ای کفایت کننده هرکه از او کفایت خواهد،ای راهنمای هرکه از او
راهنمایی جوید، ای نگاهبان هرکه از او نگاهبانی خواهد،ای رعایت کننده هرکه
از او رعایت خواهد،ای شفادهنده هرکه از او شفا طلبد،ای داور هرکه از او
داوری خواهد،ای بینیاز کننده هرکه از او بینیازی جوید،ای وفادار به هر که
از او وفا جوید،ای نیروبخش هرکه از او نیرو خواهد،ای سرپرست هرکه از او
سرپرستی خواهد.
(61) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا خالق یا رازق یا ناطق یا صادق یا فالق یا فارق یا فاتق یا راتق یا سابق [فائق] یا سامق
(61)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای آفریننده،ای روزیدهنده،ای گویا،ای
راستگو ای شکافنده،ای جدا کننده،ای گشاینده،ای پیونددهنده،ای پیشی
گیرنده،ای بلند جایگاه.
(62) یا منْ یقلّب اللّیْل و النّهار یا منْ جعل الظّلمات و
الْأنْوار یا منْ خلق الظّلّ و الْحرور یا منْ سخّر
الشّمْس و الْقمر یا منْ قدّر الْخیْر و الشّرّ یا منْ
خلق الْموْت و الْحیاة یا منْ له الْخلْق و الْأمْر یا منْ لمْ یتّخذْ صاحبةً و لا ولدا یا منْ لیْس له شریکٌ فی الْملْک یا منْ لمْ یکنْ له ولیٌّ من الذّلّ
(62)ای آنکه شب و روز را دگرگون سازد،ای آنکه تاریکیها و روشناییها
را قرار داد،ای آنکه سایه خنک و گرما را آفرید،ای آنکه خورشید و ماه را
مسّخر ساخت،ای آنکه خیر و شر را مقدّر نمود،ای آنکه مرگ و زندگی را
آفرید،ای آنکه خلق و امر از آن اوست، ای آنکه همسر و فرزندی نگرفت،ای
آنکه در فرمانروای یشریکی برایش نیست،ای آنکه از روی خواری سرپرستی
نخواهد.
(63)ای آنکه خواهش خواهشمندان را میداند،ای آنکه از نهاد خاموشان
آگاه است،ای آنکه ناله درماندگان را میشنود،ای آنکه گریه هراسیدگان را
میبیند،ای آنکه نیازهای نیازمندان به دست اوست،ای آن بهانه توبهکاران
را میپذیرد،ای آنکه عمل تبهکاران را صلاح نبخشد،ای آنکه پاداش نیکوکاران
را تباه نکند،ای آنکه از دل عارفان دور نباشد ای بخشندهترین بخشندگان.
(64) یا دائم الْبقاء یا سامع الدّعاء یا واسع الْعطاء یا غافر الْخطاء یا بدیع السّماء یا حسن الْبلاء یا جمیل الثّناء یا قدیم السّناء یا کثیر الْوفاء یا شریف الْجزاء
(64)ای همیشه ماندگار،ای شنونده دعا، ای گسترده عطا،ای آمرزنده خطا،ای
پدید آورنده آسمان،ای نیک آزمون،ای نیکو ستایش،ای دیرینه بر فراز،ای بسیار
وفادار،ای شریف پاداش.
(65) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا ستّار یا غفّار یا قهّار یا جبّار یا صبّار یا بارّ یا مخْتار یا فتّاح یا نفّاح یا مرْتاح
(65)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای پردهپوش ای آمرزگار،ای چیره،ای
جاهمند،ای بس شکیبا،ای نیکبخش،ای برگزیده،ای گشاینده،ای روحبخش،ای
راحتیبخش
(66) ای آنکه مرا آفرید و بیاراست،ای آنکه مرا روزی داد و پرورید،ای
آنکه به من خورانید و نوشانید،ای آنکه مرا نزدیک نمود و به کنار خویش
برد،ای آنکه مرا نگاه داشت و کفایت نمود،ای آنکه مرا حفظ کرد و حمایت
نمود،ای آنکه به من عزّت بخشید و بینیازم ساخت،ای آنکه توفیقم داد و
راهنمایی کرد،ای آنکه همدمم شد و جایم داد،ای آنکه مرا بمیراند و زنده
کند.
(67) یا
منْ یحقّ الْحقّ بکلماته یا منْ یقْبل التّوْبة عنْ
عباده یا منْ یحول بیْن الْمرْء و قلْبه یا منْ لا
تنْفع الشّفاعة إلا بإذْنه یا منْ هو أعْلم بمنْ
ضلّ عنْ سبیله یا منْ لا معقّب لحکْمه یا منْ لا رادّ
لقضائه یا من انْقاد کلّ شیْءٍ لأمْره یا من
السّماوات مطْویّاتٌ بیمینه یا منْ یرْسل الرّیاح
بشْرا بیْن یدیْ رحْمته (67)ای
آنکه حق را با کلماتش استوار و برجا کند،ای آنکه توبه را از بندگانش
بپذیرد،ای آنکه میان انسان و دلش قرار گیرد،ای آنکه شفاعت جز با اجازهاش
سود نبخشد،ای آنکه به گمراهشدگان راهش داناتر است،ای آنکه حکمش دگرگونی
نپذیرد،ای آنکه رأیش را بازگردانندهای نیست،ای آنکه هرچیز فرمانش را
گردن نهد،ای آنکه آسمانها به دست قدرتش پیچیده گشته،ای آنکه بادها را
مژدهدهنده رحمتش فرستد. (68) یا منْ
جعل الْأرْض مهادا یا منْ جعل الْجبال أوْتادا یا منْ
جعل الشّمْس سراجا یا منْ جعل الْقمر نورا یا منْ جعل اللّیْل لباسا یا منْ جعل النّهار معاشا یا منْ جعل النّوْم سباتا یا منْ جعل السّماء بناءً یا منْ جعل الْأشْیاء أزْواجا یا منْ جعل النّار مرْصادا
(68)ای آنکه زمین را بستر زندگی قرار داد،ای آنکه کوهها را میخهای
زمین نهاد،ای آنکه خورشدی را چراغ جهانش کرد،ای آنکه ماه را تابان
ساخت،ای آنکه شب را جامه آرامش گرداند،ای آنکه روز را مایه روزی قرار
داد،ای آنکه خواب را وسیله آرامش ساخت،ای آنکه آسمان را بنا نهاد،ای
آنکه از هر چیز گونههای مختلف قرار داد،ای آنکه آتش را کمینگاه قرار
داد.
(69) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا سمیع یا شفیع یا رفیع یا منیع یا سریع یا بدیع یا کبیر یا قدیر یا خبیر [منیر] یا مجیر
(69)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای شنوا، ای همیار،ای بلندپایه،ای
فرازمند،ای شبتابنده،ای نوآفرین،ای بزرگ،ای توانا،ای آگاه،ای پناهده
(70) ای زنده پیش از هر زنده،ای زنده پس از هر زنده،ای زندهای که مانند
او زندهای نیست،ای زندهای که هیچ زندهای شریک او نیست،ای زندهای که
به زندهای نیاز ندارد،ای زندهای که همه زندگان را میمیراند،ای زندهای
که به زندهها روزی میدهد،ای زندهای که زندگی را از زندهای دیگر به ارث
نبرده،ای زندهای که مردگان را زنده میکند،ای زنده ای به خود پایندهای
که او را چرت و خواب درنگیرد.
(71) یا
منْ له ذکْرٌ لا ینْسی یا منْ له نورٌ لا یطْفی یا منْ
له نعمٌ لا تعدّ یا منْ له ملْکٌ لا یزول یا منْ له
ثناءٌ لا یحْصی یا منْ
له جلالٌ لا یکیّف یا منْ له کمالٌ لا یدْرک یا منْ
له قضاءٌ لا یردّ یا منْ له صفاتٌ لا تبدّل یا منْ له
نعوتٌ لا تغیّر
(71)ای آنکه یادی دارد فراموشنشدنی،ای آنکه نوری دارد
خاموشنشدنی،ای آنکه عطایایی بخشیده ناشمردنی،ای آن فرمانرواییاش
بیزوال است،ای آنکه ستایشش بیآمار است،ای آنکه شکوهش چگونگی نپذیرد،ای
آنکه کمالی دارد درک ناشدنی،ای آنکه داوریاش بازگشت ناپذیر است،ای
آنکه صفاتی دارد دگرگونپاپذیر ای آنکه جلوههایی دارد غیر قابل تغییر.
(72)ای پروردگار جهانیان،ای مالک روز جزا،ای مقصود جویندگان ای پشت و
پناه پناهندگان،ای دریابنده فراریان،ای آنکه شکیبایان را دوست دارد،ای
آنکه توبهکنندگان را دوست دارد ای آنکه پاکیزگان را دوست دارد،ای آنکه
نیکوکاران را دوست دارد،ای آنکه اوست داناتر به راهیافتگان
(73) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا شفیق یا رفیق یا حفیظ یا محیط یا مقیت یا مغیث یا معزّ یا مذلّ یا مبْدئ یا معید
(73)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای مهربان،ای همراه،ای نگهدار،ای
فراگیر،ای روزیبخش،ای فریادرس،ای عزّتبخش،ای خوارکن،ای آغازگر، ای
برگرداننده.
(74) یا منْ هو أحدٌ بلا ضدٍّ یا
منْ هو فرْدٌ بلا ندٍّ یا منْ هو صمدٌ بلا عیْبٍ یا منْ
هو وتْرٌ بلا کیْفٍ یا منْ هو قاضٍ بلا حیْفٍ یا منْ هو
ربٌّ بلا وزیرٍ یا منْ هو عزیزٌ بلا ذلٍّ یا منْ هو
غنیٌّ بلا فقْرٍ یا منْ هو ملکٌ بلا عزْلٍ یا منْ هو
موْصوفٌ بلا شبیهٍ
(74)ای آنکه یکتاست و ضدّ ندارد،ای آنکه یگانه است و بیمانند،ای
آنکه بینیاز و کاستی است، ای آنکه بیهمتای بودن و چگونگی است،ای آنکه
داوری دادگر است،ای آنکه پروردگاری بیوزیر است،ای آنکه عزّتمندی
بیخواری است،ای آنکه توانگری بینیاز است،ای آنکه پادشاهی عزلناپذیر
است،ای آنکه اوصافش بیمانند است.
(75)ای آنکه ذکرش برای ذاکران شرف است،ای آنکه شکرش برای شاکران
رستگاری است،ای آنکه ستایشش برای ستایشگران عزّت است،ای آنکه طاعتش برای
مطعیان مایه نجات است،ای آنکه درگاهش گشوده است به روی جویندگان،ای آن
که راهش برای توبهکاران هموار است،ای آنکه نشانههایش برای بینندگان لیل
قاطع است،ای آنکه کتابش برای پرواپیشگان مایه پند و یادآوری است،ای آنکه
روزیاش همه مطیعان و گنهکاران را فراگیرد،ای آنکه رحمتش به نیکوکاران
نزدیک است.
(76) ای آنکه نامش خجسته است،ای آنکه عنایتش بس بلند است،ای آنکه
معبودی جز او نیست،ای آنکه ستایشش والا است،ای آنکه نامهایش مقدس است،ای
آنکه هستیاش پایدار است،ای آنکه بزرگی جلوه زیبایی اوست،ای آنکه
بزرگمنشی پوشش اوست،ای آنکه عطاهایش در شمار نیاید،ای آنکه نعمتهایش
شمرده نشود.
(77) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا معین یا أمین یا مبین یا متین یا مکین یا رشید یا حمید یا مجید یا شدید یا شهید
(77)خدایا!از تو میخواهم به نامت ای مددرسان،ای امین،ای آشکار ای
استوار،ای ارجمند،ای راهنما،ای ستوده،ای بزرگوار،ای سختگیر(گنهکاران)،ای
گواه.
(78) یا ذا الْعرْش الْمجید یا ذا الْقوْل السّدید یا ذا الْفعْل الرّشید یا ذا الْبطْش الشّدید یا ذا الْوعْد و الْوعید یا منْ هو الْولیّ الْحمید یا منْ هو فعّالٌ لما یرید یا منْ هو قریبٌ غیْر بعیدٍ یا منْ هو علی کلّ شیْءٍ شهیدٌ یا منْ هو لیْس بظلامٍ للْعبید
(78)ای صاحب عرش پرشکوه،ای صاحب سخن استوار،ای صاحب کردکار برازنده،ای
صاحب کوبش سخت،ای صاحب نوید و و تهدید،ای آنکه سرپرست ستوده است،ای آنکه
به نیکی انجام دهد آنچه را خواهد،ای آنکه نزدیک دوریناپذیر است،ای آنکه
بر هر چیز گواه است،ای آنکه بر بندگان ستمکار نیست.
(79) یا منْ لا شریک له و لا وزیر یا منْ لا شبیه [شبْه]
له و لا نظیر یا خالق الشّمْس و الْقمر الْمنیر یا
مغْنی الْبائس الْفقیر یا رازق الطّفْل الصّغیر یا
راحم الشّیْخ الْکبیر یا جابر الْعظْم الْکسیر یا
عصْمة الْخائف الْمسْتجیر یا منْ هو بعباده خبیرٌ بصیرٌ یا منْ هو علی کلّ شیْءٍ قدیرٌ
(79)ای آنکه شریک و وزیری ندارد،ای آنکه مثل و مانندی ندارد،ای
آفریننده خورشید و ماه تابان،ای بینیاز کننده درمانده تهیدست، ای
روزیدهنده کودک خردسال،ای مهرورز بر پیر بزرگسال،ای پیونددهنده استخوان
شکسته،ای پناه ترسان پناهجو،ای آنکه بر بندگانش آگاه و بیناست،ای آنکه
بر هر چیز تواناست.
(80) یا ذا الْجود و النّعم یا ذا الْفضْل و الْکرم یا خالق اللّوْح و الْقلم یا بارئ الذّرّ و النّسم یا ذا الْبأْس و النّقم یا ملْهم الْعرب و الْعجم یا کاشف الضّرّ و الْألم یا عالم السّرّ و الْهمم یا ربّ الْبیْت و الْحرم یا منْ خلق الْأشْیاء من الْعدم
(80)ای صاحب جود و بخشش ای صاحب فضل و کرم،ای آفریننده لوح و قلم،ای
پدیدآورنده موران و مردمان،اای صاحب عذاب و انتقام ای الهامبخش عرب و
عجم،ای بردارنده زیان و درد،ای دانای رازها و قصدها،ای پروردگار کعبه و
حرم،ای آفریننده هرچیز از نیستی.
(81) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا فاعل یا جاعل یا قابل یا کامل یا فاصل یا واصل یا عادل یا غالب یا طالب یا واهب
(81)خدایا!از تو خواستارم به نامت ای کردگار،ای هستیبخش،ای پذیرنده،ای
برازنده،ای جدا،ای پیونددهنده،ای دادگر،ای چیره،ای جویا،ای بخشنده،
(82) یا منْ أنْعم بطوْله یا منْ
أکْرم بجوده یا منْ جاد بلطْفه یا منْ تعزّز
بقدْرته یا منْ قدّر بحکْمته یا منْ حکم بتدْبیره
یا منْ دبّر بعلْمه یا منْ تجاوز بحلْمه یا منْ
دنا فی علوّه یا منْ علا فی دنوّه
(82)ای آنکه به کرمش بخشید،ای آنکه به جودش گرامی داشت،ای آنکه به
لطفش کرم ورزید،ای آنکه به نیرویش عزّت یافت، ای آنکه به حکمتش سامان
داد،ای آنکه به تدبیر خود حکم کرد،ای آنکه با علم خود تدبیر کرد،ای آنکه
با بردباریاش درگذرد،ای آنکه به تدبیر خود در عین برتریاش نزدیک است،ای
آنکه در عین نزدیکیاش برتر است.
(83)ای آنکه هرچه خواهد آفریند،ای آنکه هرچه بخواهد بکند،ای آنکه
هرکه را بخواهد راهنمایی کند،ای آنکه هرکه را بخواهد گمراه سازد،ای آنکه
هرکه را بخواهد عذاب کند،ای آنکه هرکه را بخواهد بیامرزد،ای آنکه هرکه
را بخواهد عزّت بخشد،ای آنکه هرکه را بخواهد خوار گرداند،ای آنکه در رحم
مادران هرچه خواهد صورت بخشد،ای آنکه هرکه را بخواهد به رحمتش مخصوص
گرداند.
(84) یا منْ لمْ یتّخذْ صاحبةً و لا ولدا یا منْ جعل لکلّ شیْءٍ قدْرا یا منْ لا یشْرک فی حکْمه أحدا یا منْ جعل [من الْملائکة] الْملائکة رسلا یا منْ جعل فی السّماء بروجا یا منْ جعل الْأرْض قرارا یا منْ خلق من الْماء بشرا یا منْ جعل لکلّ شیْءٍ أمدا یا منْ أحاط بکلّ شیْءٍ علْما یا منْ أحْصی کلّ شیْءٍ عددا
(84)ای آنکه همسر و فرزندی نگرفت،ای آنکه برای هرچیز اندازه نهاد،ای
آنکه در حکمش کسی را شریک نساخت،ای آنکه فرشتگان را فرستادگان خویش قرار
داد،ای آنکه در آسمانها برجهایی گذارد، ای آنکه زمین را زیستگاه شایسته
نمود،ای آنکه آدمی را از آب آفرید،ای آنکه برای هرچیز سرانجامی قرار
داد،ای آنکه با علم خویش هرچیز را دربر گرفته است،ای آنکه تعداد هرچیز
را شماره نموده است.
(85) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا أوّل یا آخر یا ظاهر یا باطن یا برّ یا حقّ یا فرْد یا وتْر یا صمد یا سرْمد
(85)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای آغاز،ای انجام،ای آشکار،ای
نهان،ای نیکوکار،ای حق،ای یگانه،ای یکتا،ای بینیاز،ای همیشگی.
(86) یا خیْر معْروفٍ عرف یا
أفْضل معْبودٍ عبد یا أجلّ مشْکورٍ شکر یا أعزّ
مذْکورٍ ذکر یا أعْلی محْمودٍ حمد یا أقْدم موْجودٍ
طلب یا أرْفع موْصوفٍ وصف یا أکْبر مقْصودٍ قصد یا
أکْرم مسْئولٍ سئل یا أشْرف محْبوبٍ علم
(86)ای بهترین شناخته شدهای که شناخته شده،ای برترین معبودی که عبادت
شده،ای والاترین ثناپذیری که سپاس شده،ای عزیزترین یاد شدهای که یاد شده
ای برترین ستودهای که ستایش شده،ای دیرینهترین موجودی که خواسته شده،ای
بلندترین وصف شدهای که به وصف آمده،ای بزرگترین مقصودی که قصد شده،ای
گرامیترین پرسیدهای که پرسش شده،ای شریفترین محبوبی که دانسته شده.
(87) یا حبیب الْباکین یا
سیّد الْمتوکّلین یا هادی الْمضلّین یا ولیّ
الْمؤْمنین یا أنیس الذّاکرین یا مفْزع الْملْهوفین
یا منْجی الصّادقین یا أقْدر الْقادرین یا أعْلم
الْعالمین یا إله الْخلْق أجْمعین
(87)ای محبوب گریهکنندگان،ای سرور توکّلکنندگان،ای راهنمای گمراهان،ای
سرپرست مؤمنان،ای همدم ذاکران،ای پناه جان سوختگان ای رهاییبخش
راستگویان،ای تواناترین توانایان،ای داناترین دانایان،ای پرستیده همه
آفریدگان.
(88)ای آنکه فراتر رفت و چیره گشت،ای آنکه دارا گشت و توان یافت،ای
آنکه نهان شد و آگاهی یافت،ای آنکه پرستش شد و ارج نهاد،ای آنکه
نافرمانی شد و آمرزید،ای آنکه اندیشهها او را فرا نگیرد،ای آنکه دیدهای
او را در نیابد،ای آنکه اثری بر او پوشیده نماند،ای روزیدهنده آدمیان،ای
اندازه دهنده هر انداه.
(89) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا حافظ یا بارئ یا ذارئ یا باذخ یا فارج یا فاتح یا کاشف یا ضامن یا آمر یا ناهی
(89)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای نگهدار،ای آفریننده،ای پدید
آورنده،ای بسیار بخشنده، ای گشایشگر،ای فراخیبخش،ای برگیرنده زیان،ای
ضمانتکننده،ای فرمانده،ای بازدارنده.
(90) یا منْ لا یعْلم الْغیْب إلا
هو یا منْ لا یصْرف السّوء إلا هو یا منْ لا یخْلق
الْخلْق إلا هو یا منْ لا یغْفر الذّنْب إلا هو یا
منْ لا یتمّ النّعْمة إلا هو یا منْ لا یقلّب الْقلوب
إلا هو یا منْ لا یدبّر الْأمْر إلا هو یا منْ لا
ینزّل الْغیْث إلا هو یا منْ لا یبْسط الرّزْق إلا هو
یا منْ لا یحْیی الْموْتی إلا هو
(90)ای آنکه جز او غیب نداند،ای آنکه برنگرداند بدی را جز او،ای
آنکه آفریدگان را جز او نیافریند،ای آنکه گناه را جز او نیامرزد،ای آنکه
نعمت را جز او کامل نکند،ای آنکه دلها را جز او دگرگون نکند،ای آنکه
کارها را جز او تدبیر ننماید،ای آنکه باران را جز او فرو نبارد،ای آنکه
روزی را جز او نگستراند،ای آنکه مردگان را جز او زنده نسازد.
(91) یا معین الضّعفاء
یا صاحب الْغرباء یا ناصر الْأوْلیاء یا قاهر
الْأعْداء یا رافع السّماء یا أنیس الْأصْفیاء یا
حبیب الْأتْقیاء یا کنْز الْفقراء یا إله الْأغْنیاء
یا أکْرم الْکرماء
(91)ای یاور ضعیفان،ای همراه غریبان،ای یار دوستان،ای چیره بر دشمنان
ای بالا برنده آسمان،ای مونس برگزیدگان،ای محبوب پروا پیشگان،ای گنجینه
تهیدستان،ای معبود توانگران ای کریمترین کریمان.
(92) یا کافیا منْ کلّ شیْءٍ یا
قائما علی کلّ شیْءٍ یا منْ لا یشْبهه شیْءٌ یا منْ لا
یزید فی ملْکه شیْءٌ یا منْ لا یخْفی علیْه شیْءٌ یا
منْ لا ینْقص منْ خزائنه شیْءٌ یا منْ لیْس کمثْله
شیْءٌ یا منْ لا یعْزب عنْ علْمه شیْءٌ یا منْ هو خبیرٌ بکلّ شیْءٍ یا منْ وسعتْ رحْمته کلّ شیْءٍ
(92)ای کفایتکننده از هرچیز،ای پاینده بر هرچیز،ای آنکه چیزی مانند او
نیست،ای آنکه چیزی بر فرمانرواییاش نیفزاید،ای آنکه چیزی بر او پوشیده
نیست،ای آنکه چیزی از خزانههایش نکاهد،ای آنکه مانندش کسی نیست،ای
آنکه چیزی از علمش پنهان نماند،ای آنکه به همهچیز آگاه است، ای آنکه
همه رحمتش همهچیز را فرا گرفته است.
(93) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا مکْرم یا مطْعم یا منْعم یا معْطی یا مغْنی یا مقْنی یا مفْنی یا محْیی یا مرْضی یا منْجی
(93)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای اکرام کننده،ای روزیبخش ای
نعمتدهنده،ای عطابخش،ای بینیازکننده،ای ذخیرهگذار،ای نابودکننده،ای
زندهساز،ای خشنودکننده،ای رهاییبخش.
(94) یا أوّل کلّ شیْءٍ و آخره
یا إله کلّ شیْءٍ و ملیکه یا ربّ کلّ شیْءٍ و
صانعه یا بارئ کلّ شیْءٍ و خالقه یا قابض کلّ
شیْءٍ و باسطه یا مبْدئ کلّ شیْءٍ و معیده یا
منْشئ کلّ شیْءٍ و مقدّره یا مکوّن کلّ شیْءٍ و
محوّله یا محْیی کلّ شیْءٍ و ممیته یا خالق کلّ
شیْءٍ و وارثه
(94)ای آغاز و انجام هرچیز،ای پرستیده و دارنده هرچیز،ای پروردگار و
سازنده هرچیز،ای آفریننده و برآورنده هرچیز،ای گیرنده و گشاینده هرچیز،ای
آغاز کننده هرچیز،ای پدیدآورنده و اندازهبخش هرچیز،ای هستیبخش و
جنباننده هرچیز،ای زندهکننده و میراننده هرچیز،ای آفریننده و میراث بر
هرچیز
(95) یا خیْر ذاکرٍ و مذْکورٍ یا
خیْر شاکرٍ و مشْکورٍ یا خیْر حامدٍ و محْمودٍ یا خیْر
شاهدٍ و مشْهودٍ یا خیْر داعٍ و مدْعوٍّ یا خیْر مجیبٍ و
مجابٍ یا خیْر مونسٍ و أنیسٍ یا خیْر صاحبٍ و جلیسٍ یا
خیْر مقْصودٍ و مطْلوبٍ یا خیْر حبیبٍ و محْبوبٍ
(95)ای بهترین یادکننده و یادشده،ای بهترین ثناپذیر و ثناشده،ای هبترین
ستاینده و ستوده،ای بهترین گواه و گواهپذیر،ای بهترین خواهنده و
خواندهشده،ای بهترین پاسخدهنده و پاسخ داده شده،ای بهترین یار و همدم، ای
بهترین همراه و همنشین،ای بهترین سویه و آهنگ،ای بهترین دوستدار و
دوستیپذیر.
(96) ای آنکه به خواهندهاش پاسخ گوید،ای آنکه برای فرمانبرش دوست
است،ای آنکه به دوستدارش نزدیک است، ای آنکه برای کسیکه از او نگهداری
طلبد دیدهبان است،ای آنکه به هرکه به او امید بندد کریم است،ای آنکه
هرکه از او نافرمانی کند بردبار است،ای ان که در بزرگیاش مهربان است،ای
آنکه در فرزانگی بزرگ است،ای آنکه در نیکیاش دیرینه است،ای آنکه به هر
که او را خواهد دانا است.
(97) اللّهمّ إنّی أسْألک باسْمک یا مسبّب یا مرغّب یا مقلّب یا معقّب یا مرتّب یا مخوّف یا محذّر یا مذکّر یا مسخّر یا مغیّر
(97)خدایا!از تو درخواست میکنم به نامت ای سببساز،ای شوقآفرین،ای
برگرداننده،ای پیگیر،ای سامانبخش،ای هراسآور،ای برحذردار،ای یادآور،ای
تسخیرگر،ای دگرگونساز
(98)ای آنکه علمش پیش است،ای آنکه وعدهاش راست است،ای آنکه لطفش
آشکار است،ای آنکه فرمانش چیره است،ای آنکه کتابش استوار است. ای آنکه
حکمش شدنی است،ای آنکه قرآنش باشکوه است،ای آنکه فرمانرواییاش دیرین
است،ای آنکه بخشش فراگیر است،ای آنکه پایگاهش بس بزرگ است.
(99)ای آنکه شنیدنی از شنیدن دیگر بازش ندارد،ای آنکه کاری از کار
دیگر منعش نکند،ای آنکه گفتاری از گفتار دیگر سرگرمش نکند،ای آنکه
درخواستی از درخواست دیگر او را به اشتباه نیافکند،ای آنکه چیزی از چیز
دیگر پردهاش نشود، ای آنکه اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،ای
آنکه آرمان واپسین جویندگان است،ای آنکه نهایت همّت عارفان است،ای آنکه
پایان جستجوی جویندگان است،ای آنکه غباری در سراسر هستی بر او پوشیده
نیست.
(100) ای بردباری که شتاب نکند،ای بخشندهای که بخل نورزد،ای راستگویی
که تخلّف نکند،ای عطاکنندهای که خستگی نپذیرد،ای چیرهای که شکستناپذیر
است،ای بزرگی که به وصف در نیاید،ای دادگری که ستم ننماید،ای توانگری که
نیازمند نشود،ای بزرگی که کوچک نگردد،ای نگهداری که غفلت ننماید.منزّهی تو
ای که معبودی جز تو نیست،فریادرس،فریادرس،ما را از آتش رهایی بخش
پروردگار
نظر دهید